اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
#التماس_دعا
اولین پنجشنبه محرم از راه رسیدفراموش
نکن آن دسته از عاشقان حسین (ع)
را که سالهای قبل در کنار
تو بر سر و سینه میزدند و
امروز دستشان کوتاه است چه کسی
میداند مسافر بعدی کیست؟!
شکر خدا که توفیق داشتیم امسال
هم برای اباعبدالله سوگواری کنیم
به یاد همه عزاداران
خفته در خاک
نقل است که مرحوم میرزای شیرازی، حبیب بن مظاهر را در خواب میبیند که بر تختی نشسته. میگوید حبیب آیا آرزو داری که به دنیا برگردی؟ جواب میدهد بله.
میرزا با تعجب میپرسد تو با این مقامت که روی زانوی امام حسین علیهالسّلام شهید شدی، چرا میخواهی دوباره برگردی؟
میگوید برای این سه کار:
1ـ در مجالس ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) گریه کنم.
2ـ تشنه ها را آب دهم.
3ـ اینکه صلوات بر محمد و آل محمد(صلى الله علیه وآله) بفرستم.
اگر ما هم میتوانستیم ملکوت این عزاداری و ملکوت صلوات را مانند حبیب ببینیم، آن موقع به ارزش آنها در ارتقاء درجات بهشتیان، پی میبردیم.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم:
«إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً».
برگرفته از کتاب زندگی نامه استاد الفقهاء و المجتهدین میرزا جواد تبریزی (ره)
به بقالی یا سوپرمارکتهای محلههای فقیر نشین بروید و از مغازهدار بخواهید دفتر بدهی مشتریان را به شما نشان بدهد.
بدون شک زنان بی سرپرست و یا افراد نیازمندی را خواهیم یافت که اجناس و مایحتاجشان را به صورت نسیه میخرند و صبر میکنند تا یارانه را دریافت کنند و یا از جایی به آنها کمک برسد.
خواهید دید که حجم بدهیهایشان در دیدگاه شما بسیار کم خواهد بود ولی برای آنان بار سنگینی در زندگیشان هست، بدهیهایی که قادر به پرداخت آنها هستید را پرداخت کنید، حتی توانستید جزئی از آن را پرداخت کنید. هر ماه یا هر وقت توانستید این کار را در مغازههای مختلف انجام بدهید تا این خیر شامل تعداد زیادی از خانوادهها شود.
اطمینان داشته باشید ارزش این کار اگر از پخش غذای نذری در مساجد بیشتر نباشد، کمتر نیست.با کمک هم به نیازمندان واقعی کمک کنیم.
تعداد زیادی از آهنگران برای لشکرهایی که به کربلا می رفتند شمشیر، نیزه و تیر می ساختند یا شمشیرهای آنان را تیز می نمودند و به زهر آغشته می کردند تا در جنگ با حضرت امام حسین (علیه السلام) مسلح باشند.
در کتاب وسیل? الدارین فی أنصار الحسین رونق بازار آهنگران برای ساخت شمشیر و نیزه برای جنگ با حضرت سیدالشهداء(علیه السّلام) چنین گزارش نموده است:
«و قیل: إنه من الیوم السادس من المحرم کان سوق الحدادین بالکوف? قائما علی ساق لهم: و هج و رهج و وجب? و جلب? فکل من تلقاه إما أن یشتری سیفا أو رمحا أو سهما أو سنانا و یحدّدها عند الحداد و ینقعها بالسم لإراق? دم ریحان? الرسول و مهج? فؤاد البتول و کانت السهام کلها مسموم? و بعضها ذو شعب? أو شعبتین و بعضها ذو ثلاث شعب.
أما السهم الّذی وقع فی نحر الطفل الرضیع فکان ذا شعبتین فذبحه من الورید إلی الورید و أما السهم الّذی وقع علی قلب الحسین(روحی له الفداء) فکان له ثلاث شعب فخرق أحشاءه و خرّق قلبه الشریف حتّی خرج من قفاه.»
وسیل? الدارین فی أنصار الحسین، صفحه 78 – 79 - موسوع? کربلاء، جلد 1،صفحه 622
و نقل شده است: از روز ششم محرم بازار آهنگران در کوفه به زور آنان برپا بود: شعله های آتش، گرد و غبار، داد و فریاد. هر کسی که می دیدی شمشیر، نیزه، پیکان و سرنیزه می خرید و آن را نزد آهنگر تیز می کرد و برای ریختن خون ریحانه رسول خدا و جگرگوشه فاطمه (سلام الله علیها) با سم آغشته می کرد. همه تیرها با سم آغشته شده بود. بعضی از آنها یک یا دو شاخه داشت و بعضی دیگر سه شاخه بود.
در مورد پیکان که در ذبح طفل شیرخوار رخ داده است آن دو شعبه بود و از گوش تا گوش سرمبارکشان جدا شد. اما تیری که بر قلب حسین (روحی له الفداء) اصابت کرد، سه شاخه بود که شکم و قلب مبارک حضرت را دریدند تا اینکه از پهلوی مبارکشان خارج شد.
علی اصغر (ع) فرزند کوچک امام حسین (ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر (ع) برای امام حسین (ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند، ولی برای کشتن ما کمر بستهاند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که:ای حسین (ع) در اندیشه اصغر (ع) مباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین (ع) بهترین الگوی پایداری و رضایت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت:ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان میشود.
مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت اما حسین(ع) را کشت؟
یکی از افراد مقابل امام حسین، شمر بن ذی الجوشن است.
از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین!
کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر میشود.
با ورودش به کربلا همه چیز عوض میشود.
شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما بگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر!!) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است.
فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند!!
بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.
در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد!!
در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند.
آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست!
و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! »
درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.
ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر.
شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
?این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما...
پس حساب خودمان را بکنیم!!
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن (ع). وقتی امام حسین (ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل میشوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه میبینی؟
قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم (ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
یادتونه سالهای گذشته مدام در ایام حج مطلب منتشر میکردند که با پولی که از طرف ایرانی-ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصدتا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و....
و کلا هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه های مردم برای حج میانداختند؟
? امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید..
? تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟؟؟
دیدید همه این حرفها برای دلسوزی فقرا نبود؟
هدف فقط کمرنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی بود؟؟؟
بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم.
اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است
پیش داوری مکن
خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربیت کردن فرزندانشان مکن
چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به صفی الله بود.
کسی را که از قومش اخراج کردهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است
چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند درحالیکه مشهور به خلیل الله بود.
زندان رفته و زندانی را مسخره مکن
چرا که یوسف علیهالسلام سالها زندان بود در حالیکه مشهور به صدیق الله بود.
ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن
چرا که ایوب علیهالسلام بعد از غنا ، مفلس و بی چیز گردید در حالیکه مشهور به نبی الله بود.
شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن
چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به حکیم بودن او اذعان دارد.
کسی را که همه به او ناسزا میگویند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و مگو که وضعیت شبهه برانگیزی دارد.
چرا که به حضرت محمد(ص) ساحر ، مجنون و دیوانه میگفتند در حالیکه حبیب خدا بود.
پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم.
در مسیر حقیقت
از خانه تا خدا راهی نیست
رفتار زیبای دینی در خانواده هامون را یاد بگیریم.و
زندگیرو با دستای خودمون شیرین کنیم...
این تصویر مادر"شهید محمدصادق رضایی" به همراه استخوان های فرزندشهید بزرگوارش پسازتفحص است.
به قول هنرمندعزیز، پرویزپرستویی این عکس باید توی اتاق هر رییس جمهوری،هر وزیری، هر مدیری،هرنماینده ای، هر استانداری هر فرمانداری هر شهرداری و هرمسؤولی نصب بشه تا شاید وجدان کاری و دفاع از مظلومین و مبارزه با خیانتکاران فراموششان نشود و قدر این مردم را بدانند.
?شادی روح جمیع شهدای اسلام صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه الشریف یاعلی التماس .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نویسنده معروف آمریکایی شعرش را به مردم غزه تقدیم کرد
جنگیرها از چه روشهایی برای فریب استفاده میکنند
ادای احترام سردار قاآنی به مقام شهید یحیی سنوار
فیلم مقاومت راوی جنایات امروز صهیونیستها باشد
شهادت سنوار باعث توقف مقاومت نخواهد شد
عملیات بی سابقه
سفر قالیباف به لبنان پیامهای بسیاری داشت
خطری نبود، خطری نیست
مسابقه ادبی دلنوشته برای سید عزیز مقاومت، سیدحسن نصرالله
[عناوین آرشیوشده]