سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسر آدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 88 مهر 8 , ساعت 3:8 عصر

با عرض سلام وخسته نباشی وقبولی طاعات وعبادات این هم هدیه ای کوچک برای شما عزیزان

به نام خدا

اللهم صّل علی محّمد وآل محّمد و عجّل فرجهُم

بهترین ذکرها برای برآمدن حاجات و درمان امراض و رفع گرفتاریها? صلوات بر

محّمد و آل محّمد(ص) است که ما در اینجا به چند حدیث و چند داستان

واقعی از افرادی که متّوسل به محّمد و آل محّمد(ص) گردیداند و صلوات

فرستاده اند و آثار و برکاتی مشاهده نموده اند که قطره ای از دریای بیکران

است در اینجا ذکر می کنیم تا قوّت قلبی برای دیگران گردد و آن را سر

مشق خود قرار داده و در مشکلات متمسک به محّمد و آل محّمد(ص) شده

و به وسیله صلوات بر آنها: خداوند متعال تمام هم و غم های زندگیشان

را بر طرف نماید. لذا ما در ایجا به ساده نویسی و اختصار اکتفاء نموده تا

مورد استفاده عموم مسلمین قرار گیرد و این مختصر را به ساحت مقدس

تنها منجی عالم بشریت مصلح کل? هادی سبل? حجت خدا? یوسف زهرا

(سلام اللّه علیها) میوه دل  علی(ع) یعنی حجت بن الحسن العسکری

تقدیم نمودم .

بر گرفته از کتاب (صلوات)    رضا جاهد

(هفتاد در دنیا و سی در آخرت

آقا ثامن الا ئمه حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرمودند: کسی که بعد از نماز صبح و مغرب قبل از آنکه از حالت نماز خارج شود بگوید . ان الله و ملا ئکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما سپس بگوید: اللهم صل علی محمد و ذریته خداوند متعال صد حاجت او را بر آورده می کند که هفتاد حاجت در دنیا و سی حاجت در آخرت است.

(صلوات گناهان را.......)

آقا حضرت علی بن موسی بن جعفر آل محمد(ص) فرمود:کسی که نمی تواند با چیزی گناهانش را پاک و محو نماید پس بر محمد وآل محمد (ص) زیاد صلوات بفرستد زیرا که صلوات گناهان را ریشه کن و نابود و از بین می برد.

معادل تسبیح

آقا امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد

(ص) در نزد خدا معادل با تسبیح و تهلیل و تکبیر است.

پاداش صلوات

در محضر آقا امام صادق(ع)اسمی از پیغمبر(ص)برده شد آقا فرمودند: برای آن حضرت زیاد صلوات بفرستید چون هر کس یک صلوات بر پیغمبر(ص) بفرستد خداوند عالم و فرشته ها هزار بار در هزار صف بر او صلوات می فرستد و از مخلوقات و آفریده های خدا کسی و چیزی نمی ماند مگر همه آنهابر این بنده رحمت و درود می فرستند برای اینکه خدا و ملائکه ها برای او رحمت می فرستند و هر کس به آن همه پاداش و جایزه و مژدگانی از خودش تمایل نشان ندهد حقیقتا آدم نفهم و نادان و متکبر و مغرور و خودخواهی است و خدا و رسول و اهلبیت از او بی زارند.

ابوبصیرمی گوید: از آقا حضرت صادق آل محمّد (ص)

شنیدم که حضرت فرمود. جایزه و پاداش مژدگانی کسی که بین نماز ظهر وعصرصلوات بر محمّد و آلش (ص) بفرستند معادل با پاداش هفتاد رکعت نماز است و نیز فرمود: کسی که بعد از نماز صبح و ظهر بگوید: اللهُم صّل علی محمّدٍ و آل محمّد و عجّل فر جهم  نمی میرد تا اینکه حضرت مهدی قائم آل محمّد (عج الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت کند.

آقاحضرت صادق آل محمّد (ع) فرمود.

دعا محجوب وممنوع است تا آنکه بر محمّد وآل محمّد (ص)صلوات فرستاده شود.وهر کس اگر حاجتی داشته باشد باید اول صلوات بر محمّد وآل محمّد بفرستد وبعد از آن حاجت خود را بخواهد ودر آخر دعا هم دوباره صلوات بفرستد زیرا حق تعالی کریم تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند ووسط دعا را قبول نکند و صلوات بر محمّد وآل محمّد (ص)حجابها را بر طرف می کند .و فرمود.همیشه میان دعا و مستجاب شدنش حجاب و پرده ای می آید و حائل ومانع می شود تا بر محمد (ص) صلوات فرستاده نشود آن حجاب وحائل بر طرف نمی شود .

آقا رئیس مذهب حضرت جعفر آل محمّد (ع) فرمودند.

هر کس ده بار بر محمّد وآلش(ص)صلوات بفرستد خدا وملائکه اش صد بار بر آن صلوات فرستنده درود وصلوات می فرستند وهر کس صد بار بر محمّد وآلش (ص)صلوات بفر ستد پروردگار عالم با ملائکه های مقربش هزار بار بر او صلوات می فرستند .آیا ندای ملکوتی و مقدس حق راکه در قرآن سوره احزاب آیه چهل وسه نشنیده  ای و ندیده ای که می فر ماید.ان پروردگاری که رحمت فرستد بر شما وملائکه ها هم طلب رحمت می کنند تا شما را از تاریکی های جهل ونفهمی و شرک و معصیت بیرون وبه سوی نور وایمان وعلم وخداپرستی وتقوی آورند. آن خدا نسبت به مومنین مهربان ودلسوز وروف است

آقا مولی الموحدین امیرالمومنین علی (ع) فرمودند.

صلوات فرستادن بر پیغمبر (ص)در محو کردن گناهان شدیدتر است از فرو نشاندن آب آتش را و سلام کردن بر آن حضرت افضل از بنده آزاد کردن در راه خداست ودوستی آن حضرت بهتر از شهید شدن در راه خداست یا از شمشیر زدن درراه خدا

دو وجود مقدس ونازنین آقا امام باقر وآقا امام صادق (ص)فرمودند.

فردای قیامت در ترازوی عدل الهی چیزی سنگین تر از ذکر صلوات بر محمّد وآل محمّد (ص) نیست.در روز قیامت شخصی را می آورند واعمالش را در میزان می گذارند (می بیندکفه ترازوی اعمال)سبک است درآن وقت پاداش ومژدگانی صلوات ظاهر می شود آن را میزان می گذارند می بیند کفه اعمال پر بار و سنگین شد .

عنصر پاک ومنزه حضرت احمد بن عبدالله ( ص) فرمودند.

هرکس بگوید ( اللهُم صّل علی محمّد وآل محمّد ) حق تعالی به او ثواب هفتاد و دو شهید عنایت فرماید و از گناهان بیرون آید مانند روزی که از مادر متولد شده باشد.

عنصرحقیقت و ایمان حضرت محمّد ( ص) فرمودند .

روز قیامت من پیش میزان اعمال هستم وهر کس کفه سیئاتش سنگین تر از کفه حسناتش باشد من صلواتهایی را که برایم فرستاده می آورم و در کفه حسناتش می گذارم تا آنکه کفه حسناتش سنگین تر گردد و رسگارترین شما از اهوال قیامت آن کسی است که بر من بیشتر صلوات می فرستد

پیامبر گرامی ( ص ) فرمودند.

هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد از گناهان او ذره ای باقی نمی ماند و هر کس یک مرتبه بر من صلوات بفرستد آن دو ملکی که محافظ رفتار او هستند تا سه روز هیچ گناهی برای او نمی نویسد و هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد در همان روز یا همان شب و هر کس در روز جمعه صد مرتبه بر من صلوات بفرستد حق تعالی گناهان هشتاد ساله او را بیامرزد و هر کس مرا یاد کند و بر من صلوات فرستد حق تعالی جمیع گناهان او را بیامرزد اگر چه به عدد ریگهای عالج باشد .( بیابانی که ریگش از سایر مواضع بیشتر است)

وجود مقدس رئیس اسلام ( ص )فرمودند.

یا علی هر کسی در هر روز یا در هر شب بر من صلوات بفرستد شفاعت من برای او واجب می شود هر چند که از اهل گناهان کبیره باشد.

پیامبر اسلام (ص)فرمودند:

 

هر کس صد بار بگوید ( یا رب صل علی محمّد و آل محمّد ) صد حاجت او بر آورده می شود که سی حاجت آن را در دنیا عنایت می کنند و بقیه اش را برای اخرت و تنهایی و بی کسی اش می گذارند و دعایش را مستحاب می نما

وجود پر خیر و برکت ( ص ) فرمودند.

هرکس به من صلوات نفرستد دینی برای او نخواهد بود و شقی ترین و جفا کارترین و بد ترین مردم آن کسی است که من نزدش ذکر شوم و او بر من صلوات نفرستد و بر خاک مالیده باد بینی ( یعنی خوار و ذلیل است ) کسی که من در نزد او یاد شوم و بر من صلوات نفرستد.

پیامبر گرامی ( ص ) فرمودند:هر کس در کتابی یا نوشته ای بر من صلوات بفرستد ( یعنی صلوات را بنویسد ) تا نام من در آن کتاب هست ملائکه برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند  اللهُم صّل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم

پیامبر گرامی(ص)فرمودند:هر کس هر روز بر من هزار  مرتبه صلوات فرستد نمی میرد تا جای خود را در بهشت بیند و هر کس بر من صلوات زیاد بفرستد از تلخی مرگ و جان کندن ایمن گردد.

پیامبر اسلام (ص)فرمودند:هرگز داخل آتش جهنم نخواهد شد کسی که بر من صلوات بفرستد و هر کس بر من بلند صلوات بفرستد از آتش نفاق بدور است.

پیامبر گرامی اسلام (ص)فرمودند: پروردگار عالم هستی و تمام ملائکه و فرشته هائی که تدبیر نظام و کارهای  این جهان به فرمان خدا به عهده آنها گذاشته شده بر خاتم انبیاء و رئیس اسلام و حبیب خدا درودو سلام و صلوات می فرستند حالا ای شمائی که ایمان آورده اید شما هم با این پیام جهان هستی هم صدا و هماهنگ شوید و بر او صلوات و درود بفرستید و در برابر او فرمان و دستور و اوامر او تسلیم شوید

حضرت پیامبر گرامی ( ص )فرمودند: هر کسی اسم مرا نزدش ببرند و بر من صلوات نفرستد به جهنم می رود و پروردگار متعال او را از رحمتش دور می کند و هر کس که نام مرا نزدش ببرند و صلوات بر مرا فراموش کند از راه بهشت منحرف شده

حضرت محمّد ( ص )فرمودند: بهترین اعمال در آخرت سه چیز است

ـ صلوات بر محمّد و آل محمّد.

2ـ آب رسانی به تشنه ها

3ـ حب و دوستی علی بن ابی طالب ( ع )

پیامبر گرامی اسلام  ( ص )فرمودند:هر کسی بر من صلوات بفرستد و بر آل من صلوات نفرستد بوی بهشت به او نخواهد رسید در جائی که بوی بهشت از راه پانصد ساله استشمام می شود

پیامبر اسلام ( ص ) فرمود:صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شماست و خدا را از  شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند

پیامبر گرامی اسلام (ص)فرمود: سزاوار ترین مردم به من در روز قیامت آن کسی است که در داردنیا بر من بیشتر  صلوات فرستد.

 


چهارشنبه 88 تیر 24 , ساعت 11:30 صبح

با سلام .

از اینکه به ما سری زدید خیلی مسروریم .

به امید دیداری دوباره نظر یادتون نره.

دراین ماه دعا وصلوات یادتون نره

((التماس دعای شدید.))

***************************************************************************

بسم الله الرحمن الرحیم

مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه آله وسلم در سن چهل سالگی ایشان و آغاز نزول قرآن در روز 27 رجب واقع شده است.

این روز یکی از اعیاد بزرگ است، و روزی است که حضرت رسول به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل بر پیامبری حضرت نازل شد. از اعمال این روز صلوات بر پیامبر است و زیارت ایشان و حضرت امیر المؤمنین علیه السلام است. سالیان سال بود که از بعثت انبیاء علیه السلام می گذشت، هر قوم قبیله ای با عقیده خود زندگی می کرد.

در حجاز و مکه بیشتر بت می پرستیدند و دختران زنده به گور می کردند. و دنیا غرق در ظلمت بود تا آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعد از گذشت چهل سال از عمر شریفشان به پیامبری مبعوث گردیند.

طبق بعضی از روایات بعد از برگشت ایشان از کوه حرا انوار جلال عظمت ایشان را فرا گرفته بود تا انکه هیچکس را تاب نظر کردن به ایشان نبود . واز کنار هر سنگ و گیاهی که می گذشت خم می شدند و به زبان فصیح می گفتند: سلام بر تو ای نبی خدا ، سلام بر تو ای رسول خدا.

هنگامی که آن حضرت داخل خانه خدیجه علیه السلام شدند انوار جمال ان حضرت خانه را منور نمود. خدیجه علیه السلام فرمود این نور چیست فرمودند: این نور پیامبری است .

سپس به خدیجه علیه السلام فرمودند: بگو « لا اله الا الله محمد رسول الله ». خدیجه عرض کرد: سالهاست من پیامبری شما را می دانم. سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر شهادت دادند.

در این هنگام آن حضرت فرمودند: ای خدیجه، احساس سرما می کنم. جامه ای بر بپوشان. حضرت جامه بر خود پیچید و خوابید. از جانب حق تعالی ندا رسید: «یا ایها المدثر،.......................»[1]

ای جامه به خود پیچیده، برخیز و مردم را بترسان از عذاب پروردگار خود، و تکبیر بگو وپروردگارت را به بزرگی یاد کن.

آن حضرت بر خواست انگشت در گوش مبارک خود گذاشت و فرمود: « الله اکبر، الله اکبر » پس صدای آن حضرت بر همه موجودات رسید، و همه با او موافقت کردند.

اعمال شب عید مبعث:

1_ زیارت حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام

2_ خواندن دوازده رکعت نماز این شب

3_ غسل مخصوص این شب

4_ ...............

( اعمال گفته شده ناقص است برای شرح آن به مفاتیح بخش اعمال شب 27 رجب مراجعه کنید)

**************************************************************************************************************

****************************************************************************************************************************

رسول خدا (ص) فرمودند : در مقابل صد صلوات ، خدا صد حاجت را بر آورده کند

                                                                                                   منبع : هدیه خدا ص 20

با صدای بلند صلوات فرستادن ، نفاق را بر طرف می کند

منبع : ثواب الاعمال ص 190 – هدیه خدا ص 20

صلوات فرستادن موجب پاکیزه شدن عمل هاست

منبع : امالی طوسی ج 1 - هدیه خدا ص20

هر کس یک مرتبه صلوات بفرستد ، خدا درِ عافیت را بر او می گشاید

منبع : جامع الاخبار ص 67 - هدیه خدا ص 20

صلوات فرستادن فقر را بر طرف می نماید

منبع : جلاء الافهام ص 252 - هدیه خدا ص20

هرگاه چیزی از یاد انسان برود و آدمی آن را فراموش کند ، صلوات موجب می شود آن را به خاطر آید

منبع : جلاء الافهام ص 252 - هدیه خدا ص20

صلوات ، دشمن دیرین و همیشه در کمین یعنی ابلیس را ذلیل و خوار می نماید

منبع : هدیه خدا ص20- شرح فضایل صلوات ص 114

هر که بر رسول خدا (ص) صلوات بفرستد ، خدا و ملائکه بر او صلوات می فرستند

منبع : اصول کافی ج 4 ص 249 – جامع الاخبار ص 69 - هدیه خدا ص17

انسان با رتبه و مقام صلوات به مقام خلیلی می رسد ، چنان که ابراهیم (ع)به برکت صلوات به مقام خلیلی نائل آمد

منبع : هدیه خدا ص17 – علل الشرایع ص 34

سزاوارترین و نزدیک ترین مردم در روز قیامت به رسول خدا (ص) کسی است که در دنیا بر آن حضرت بیشتر صلوات فرستاده باشد

منبع : هدیه خدا ص22 – جامع الاخبار ص 68 – مکارم الاخلاق ص 312

رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) فرمود : هر کس بر من صلوات بفرستد شفاعت من بر او واجب می شود

منبع : هدیه خدا ص20 – جامع الاخبار ص 67

 

         امیر المومنین (ع) فرمودند : صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شدیدتر است از فرو نشانیدن آتش توسط آب

منبع : هدیه خدا ص23 – ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 184

 

         حضرت محمد (ص) فرمودند : روز قیامت ، من پیش میزان اعمال هستم ، یعنی که هر کس کفه سیئاتش (گناهانش) سنگین تر از کفه حسناتش (ثواب هایش) باشد ، من صلوات هایی را که برایم فرستاده می آورم و در کفه حسناتش می گذارم تا آن که کفه حسناتش سنگین تر گردد.

منبع : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال باب ثواب الصلاه النبی ، داستان های صلوات – ص 13

 حضرت محمد (ص) فرمودند : هر کس هر روز هزار صلوات بر من بفرستد از دنیا نخواهد رفت تا جای خود را در بهشت ببیند .


پنج شنبه 88 خرداد 14 , ساعت 4:7 عصر
همه چیز پای میز مناظره...

مردم آگاه خواهند شد...

اگر هاشمی بگذارد...

حق استفاده از تلفن همراه را ندارند...

اسامی مفسدان را افشا می کنم...

آقازاده ها معرفی می شوند...

برگزاری کلاس آمادگی برای میرحسین توسط هاشمی

از فرودگاه تا حرم رضوی؛
بی‌سابقه ترین استقبال مردم مشهد از احمدی نژاد

خبرگزاری فارس: محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کشورمان صبح امروز در بدو ورود به شهر مقدس مشهد با پرشکوه ترین استقبال مردمی مواجه شد.


 

به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان که صبح امروز به استان خراسان رضوی سفر کرده است با استقبال پرشور مردم مشهد مواجه شد که به دلیل این ازدحام جمعیتی که پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران را در دست داشتند ،خودروی وی بارها در بین جمعیت انبوه مردم متوقف شد.
حضور گسترده مردم برای استقبال از احمدی‌نژاد باعث شد مردم با حضور در اطراف خودروی حامل وی به ابراز احساسات بپردازند.این موضوع منجر به تاخیر در سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در حرم رضوی شد.
گزارش خبرنگار فارس حاکی است جمعیت انبوهی نیز در رواق امام خمینی(ره) حرم رضوی برای شنیدن سخنان احمدی نژاد تجمع کرده‌اند و قرار است تا دقایقی دیگر رئیس جمهور در بین آنان حاضر شود.
مردم شعارهای متعددی از جمله صلی علی محمد بوی رجایی آمد ، احمدی احمدی حمایتت می کنیم سرمی دهند.

 

 


پنج شنبه 88 اردیبهشت 31 , ساعت 2:42 عصر

برکات ذکر صلوات


رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

بسیار یاد کردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود.

با توجه به روایت فوق، داستان زیر را تقدیم مى داریم. توصیه مى کنیم که قبل از مطالعه به نکات زیر توجه نمایید:

1ـ شکى نیست که اذکار، خواص و فوایدى بسیار دارد. طبق روایات رسیده از معصومین علیهم السلام، ذکر صلوات نیز چنین است. یکى از فواید آن، رهایى از فقر و تنگدستى است. ناگفته پیداست که: نتیجه بخشیدن آن، شرایطى دارد. یکى از شرایط آن، چگونگى حالت‌هاى روحى، نفسى و معنوى انسان است. با این بیان، ذکر شخصى به ثمر مى رسد که قبلا زمینه لازم را فراهم کرده باشد. به عبارت دیگر، نباید توقع داشت که بدون ایجاد زمینه، تکرار اذکار به نتیجه مطلوب برسد.

2ـ به ثمر رسیدن ذکرها، در سایه تلاش و جدیت انسان است. به عبارت دیگر، به نتیجه رسیدن آنها با تنبلى و تن پرورى منافات دارد و نباید از تلاش و کوشش در کسب معاش دست کشید و با تکرار اذکار، به کنجى نشست و به امید این که خداوند، روزىمان را مى رساند، از کار و تلاش دست برداشت.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
بسیار یاد کردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود.

مرد خواب و خوراکى نداشت. مادام که سر و وضع زن و بچه هایش به خاطرش مىآمد؛ آشفته و غمناک مىشد. ظاهر رنجور و گونه‌هاى ترک برداشته آنها، آزارش مىداد. همین طور شکوه‌هاى بىوقفه همسرش که خواب و خیالش را ربوده بود.

آن روز، مثل همیشه، در چوبى حیاط را به هم زد. راه کوچه باریک محله را در پیش گرفت. نمى دانست کجا مىرود؟ ولى گام هایش بسى بلند و کشیده بود. گاهى به اطرافش چشم مى دوخت تا شاید مشکل گشایى بیابد. از چند کوچه باریک و کم عرض گذشت. به چهارراهى نزدیک شد که معمولا از جمعیت موج مى زد. در آن سوى چهار راه، مسجدى قرار داشت. هر چند ظاهرش ساده و کوچک بود؛ اما هیچ وقت از نمازگزاران خالى نبود. گاهى واعظى به منبر مىرفت و به پند و اندرز مردم مى پرداخت. آن روز نیز واعظى بر فراز منبر، در حال سخنرانى بود. جمعیتى گرد آمده بودند و به سخنان او گوش مى کردند. "سعید" نیز خودش را داخل جمعیت زد. روحانى، پیرامون فقر و راه‌هاى خلاصى از آن سخن مى گفت. بیان شیرین و رسایى داشت. چیزى نگذشت که سعید جذب سخنان او شد. بین خودش و او احساس نزدیکى مىکرد. به نظرش رسید که روحانى، او را مىشناسد و حرف‌هاى دلش را بازگو مىکند. ولى این طور نبود؛ سخنان روحانى، حرف دل بسیارى از مردم بود. او در بخشى از سخنانش گفت:

"در فرستادن صلوات، کوتاهى نکنید. زیرا اگر توانگر، صلوات بفرستد؛ مالش برکت مىیابد و اگر فقیر صلوات بفرستد، خداوند تعالى از آسمان روزىاش را مى فرستد."

این سخن گرچه براى سعید تازگى داشت، ولى به نظرش آسان بود. از خودش پرسید:

پس تا حالا چرا به این راه ساده، فکر نکرده بودم؟!

سخنان روحانى تمام شد، اما فریادهاى هماهنگ "صلوات" تمامى نداشت. صلوات‌ها، رسا و پى در پى بود. سعید امیدوار شده بود. او مثل خیلىها، قدم به بیرون گذاشت. راه خانه اش را در پیش گرفت. لب‌هایش مى جنبید. لحظه‌اى زمزمه اش قطع نمىشد. مثل این که صلوات، آن سوى لب‌هایش پنهان شده بود.

سه روز گذشت. هنوز صلوات، ورد زبانش بود. سخنان روحانى از دل و ذهنش بیرون نمى رفت:

"... فقیر اگر صلوات بفرستد، خداوند تعالى از آسمان روزىاش را مى فرستد."

از خانه بیرون رفت. همچنان چهره ارغوانى و گرسنه بچه‌ها، نگرانش ساخته بود. اتفاقا عبورش به خرابه اى افتاد. مکان ترسناکى بود. گویى در و دیوارهایش با انسان سخن مىگفت. سخن از گذشته‌هاى دور؛ سخن از آنهایى که آنجا را به یادگار گذاشته بودند. سنگ‌ها و خاک‌هاى تلنبار شده کف خرابه، راه رفتن را مشکل ساخته بود. اضطراب خفیفى، وجود سعید را فراگرفت. لحظه اى در خودش فرو رفت. سنگى به پایش اصابت کرد. اول لرزید و بعد، کمى احساس درد کرد. چیزى به افتادنش نمانده بود. برگشت، نگاه کرد. چشمش به سنگى افتاد که در حال غلت خوردن بود؛ و بعد سفال خاکى رنگ، توجه اش را جلب کرد. حس کنجکاوىاش بیدار شده بود. گامى به عقب برگشت. از فاصله کمتر، چشم دوخت. بخشى از یک ظرف قدیمى به چشمش افتاد. به آرامى خاک‌ها را کنار زد و بعد کوزه کوچکى از دل خاک، بیرون آورد. ضربان قلبش تند تند مى زد. احساس تشنگى مىکرد. لب‌هاى خشکیده‌اش تکان مىخورد. خاک‌هاى سطح کوزه را فوت کرد. قشنگ و زیبا بود. دهانه کوزه با گِل بسته شده بود. گِل‌هاى دهانه کوزه را بیرون آورد. به آرامى دهانه آن را به سمت پایین قرار داد. صداى شادىآورى در خرابه پیچید. صدا از به هم خوردن سکه‌هاى طلا بود. نور طلایى رنگ سکه، زیر اشعه خورشید، وسوسه انگیز و خیال‌آور مىنمود. گیج شده بود. تصمیم گرفتن، برایش دشوار بود. لحظاتى مات و مبهوت به سکه‌ها نگاه کرد. جلوه فریبنده آنها چشمانش را به بازى گرفته بودند. به فکر فرو رفت. در عالم گذشته‌اش غرق شد. بار دیگر اوضاع نابسامان خانواده‌اش، خاطرش را آشفته کرد. از این که نتوانسته بود شکم بچه‌هایش را سیر کند، غصه مىخورد؛ از این که در مقابل تقاضاهاى آنها چاره‌اى جز سکوت نداشت، زجر مىکشید.

به خود آمد. چشمش به سکه‌ها افتاد. لبخندی شیرین، روى لب‌هاى خشکیده‌اش، گل کرد. سکه‌هایى را که روى زمین افتاده بود، جمع کرد و داخل کوزه انداخت. کوزه را به سینه‌اش چسباند. در حالى که صورتش را به آسمان بلند کرده بود؛ لحظه‌اى چشمانش را بست. آنگاه از جایش برخاست. شروع کرد به راه رفتن. چند گامى بیش نرفته بود که به یاد سخنان آن روحانى افتاد:

"... فقیر اگر صلوات بفرستد، خداوند متعال از آسمان روزىاش را مىفرستد."

گام‌هایش سست شد. کم کم از حرکت بازماند. نه توان رفتن داشت و نه قدرت برگشتن. سر دو راهى قرار گرفته بود؛ دو راهى که یک راه آن به فقر دائمى منتهى مىشد و راه دیگرش به بهره‌مند شدن از آن گنج خدادادى. اما نه؛ او در آن گیرودار سرنوشت ساز، به خودش نهیب زد:

وعده روزى من، از آسمان است؛ روزى زمینى را نمى خواهم. برگشت. کوزه را سرجایش گذاشت. درست زیر همان سنگى که به پایش خورده بود. به اطرافش نگاه کرد. سریع از خرابه بیرون شد. ساعتى دیگر، تن خسته و گرسنه اش را روى حصیر کهنه اتاقش، رها کرد و بار دیگر در فکر عمیق فرو رفت.

ـ این بار هم که با دست خالى برگشتى؟!

این، صداى همسرش بود که رشته افکارش را پاره کرد. در حالى که لبخندى به لب‌هایش کاشته شده بود؛ همه چیز را براى همسرش تعریف کرد. همسرش که تحمل شنیدن سخنان او را نداشت، پرسید:

کجاست؟ چرا نیاوردى؟!

ـ نخواستم.

ـ نخواستى؟! چرا؟ مگر حال و روزمان را نمىبینى؟ اگر تو نمىخواهى، گناه ما چیست؟ گناه این بچه‌هاى معصوم ...؟

ـ مطمئنم که خداوند روزىام را از آسمان مى فرستد.

ـ از آسمان؟! آن را کجا گذاشتى؟

ـ همان جا، سرجایش؛ زیر همان سنگ وسط خرابه.

در آن لحظه، همسایه اش ـ که مرد یهودى بود ـ در پشت بام خانه اش به سخنان سعید و همسرش گوش مىکرد. بعد از شنیدن سخنان آن دو، سخت به طمع افتاد. فورى خودش را به آن خرابه رساند. سنگى در وسط خرابه، سینه به خاک فرو برده بود. به سنگ نزدیک شد. به آرامى آن را کنار زد. کوزه، برق نگاهش را دزدید. بى صبرانه سنگ را از دل خاک بیرون آورد. تا آن لحظه هزاران فکر و خیال در ذهنش متولد شده، رشد و نمو کرده بود. خیالاتى که تنها با سکه‌هاى داخل کوزه به ثمر مىرسید. او حق داشت که به هیچ چیز فکر نکند جز آن کوزه و سکه‌هاى داخلش. کوزه را برداشت و یک راست خودش را به خانه‌اش رساند. به تندى در کوزه را باز کرد. بىصبرانه به درون آن چشم دوخت. ترسى توام با اضطراب، در تنش دوید. موجودات شبیه مار و عقرب، توجه‌اش را جلب کرد. بیشتر دقت کرد. درست بود؛ عقرب‌هاى سیاه و زرد رنگ طول و عرض کوزه را مىپیمودند. در کوزه را بست. احساس تنفرى نسبت به کوزه پیدا کرده بود. به فکر فرو رفت. همان جا، کینه‌اى نسبت به سعید در دلش کاشته شد. در حالى که از چهره‌اش شرارت مىبارید، با خود گفت:

حتما مىدانسته که کوزه پر از مار و عقرب است. وقتى فهمیده که من در پشت‌بام خانه به حرف‌هاى او و همسرش گوش مىکنم؛ با حرف‌هاى دروغش، مرا گمراه کرد و گرفتار این مار و عقرب‌هاى کشنده نمود. جواب دشمنى‌اش را خواهم داد. جوابى که هرگز فراموش نکند!

سعید نشسته بود. همسرش به قیافه متفکرانه او نگاه مىکرد. از این که شوهرش آن همه سکه طلا را رها کرده بود، عصبانى بود. گاهى با سخنان طنزگونه و نیش دار، عمل او را مورد استهزاء قرار مىداد. چگونه مىتوانست باور کند که مردش با آن همه فقر، آن همه سکه طلا را رها کرده است؟! بار دیگر به شوهرش نگاه کرد. او همچنان به سینه دیوار چسبیده بود. زیر لب، چیزى مىخواند. زن که حوصله‌اش تمام شده بود، گفت:

منتظرى که خدا روزىات را از آسمان بفرستد؟ بلند شو برو بیرون، یک کارى کن.

سعید دنبال جمله‌اى مىگشت تا پاسخ همسرش را بدهد. هنوز چیزى نگفته بود که صداى عجیبى در اتاق پیچید. صدا براى سعید آشنا بود. همان صداى جذابى که در خرابه شنیده بود. به سقف اتاق نگاه کرد. از روزنه کوچک سقف اتاقش، بارانى از سکه مىبارید. حالت عجیبى پیدا کرده بود. خوشحالى توام با حیرت، آب دهانش را خشکانده بود. صدایش در اتاق پیچید:

خدایا! شکرت، شکرت. نگاه کن، نگاه کن، خداوند روزىمان را از آسمان فرستاده است.

همسرش که باورش نمىشد، اول به روزنه سقف اتاق چشم دوخت و سپس با شادمانى به جمع کردن سکه‌ها پرداخت. صداى گفت و گوى سعید و همسرش به گوش همسایه یهودىاش رسید. او به خودش شک کرد. دست نگه داشت. کوزه را بالا کشید. از دهانه کوچک کوزه، نگاهش را گذراند. عقرب‌هاى باقى مانده، همچنان به یکدیگر تنه مىزدند و از سر و کول هم بالا و پایین مىرفتند. به سعید و همسرش زهرخندى نثار کرد و بار دیگر کوزه را در دهان روزنه اتاق، وارونه کرد. همزمان صداى سعید بلند شد:

بازهم سکه، سکه. خدایا ... خدایا...!

بر شگفتى مرد یهودى افزوده شده بود. به نظرش رسید که سعید و همسرش، عقلشان را از دست داده‌اند. براى این که مطمئن شود، سرش را به روزنه اتاق سعید، نزدیک کرد. و بعد با احتیاط به داخل اتاق نظر انداخت. باورش نمىشد. آنچه ریخته بود، سکه بود. سکه‌هایى که با رنگ زرد و فریبنده در کف دستان آن دو موج مىزدند و جرنگف جرنگ صدا مىکردند. با خودش گفت:

حتما من اشتباه کرده بودم!

و ادامه داد:

نه! نه! من اشتباه نکرده بودم؛ هر چه بود، مار و عقرب بود.

از خودش پرسید:

پس چه اتفاقى افتاده است؟

لحظه‌اى به فکر فرو رفت. بعد از چند دقیقه اندیشیدن، به راز قضیه پى برد. دانست که این، سرّى از اسرار غیبى است. سرّى که به دست خداوند به ثمر رسیده است. سعید را به پشت بام دعوت کرد. وقتى سعید، خودش را به آن جا رساند، مرد یهودى خودش را روى قدم‌هاى او انداخت. همان دم صدایش که با گریه شوق توام بود؛ در فضا پیچید:

"اشهد ان لا اله الا الله؛ اشهد ان محمدا رسول الله."

سعید نیز گیج شده بود. مىدانست که باران سکه از برکات "صلوات" است. ولى نمىدانست که مسلمان شدن یک نفر یهودى نیز از دیگر برکات آن مىباشد. یک بار دیگر به مرد تازه مسلمان نگاه کرد و سکه‌هاى کف اتاق را در ذهنش تداعى نمود. ناخود آگاه بر زبانش جارى شد:

اللهم صل على محمد و آل محمد!

منبع:

شرح الصلوات، احمدبن محمدالحسینى الاردکانى، ص 77 / گنجینه نور و برکت ختم صلوات، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ص 65.


ح

یکشنبه 87 دی 29 , ساعت 9:58 عصر

 

                                                                                                                             یا حسین (ع)           

 

کس چون تو طریق پاک بازی نگرفت            

 

 

                                             با زخم  نشان   سرفرازی  نگرفت

 

 

زین پیش دلاورا،کسی چون تو شگفت              

 

 

                                           حیثیّت مرگ را به بازی نگرفت

از سخنان امام حسین (ع)

از از سخنان امام حسین (ع) در متغیربودن دنیا و فنای آن

 

ای مردم !بدانید که دنیا خانه ی فنا و زوال است . مردم خود رااز حالی به حالی دیگر تغییر می دهند، شما احکام اسلامی فراگرفتید و قرآن تلاوت نمودید و دانستید که محمد (ص) فرستادهی خدا است . با همه ی اینها برای کشتن فرزندش ظالمانه و ناجوانمردانه هجوم آورده اید .ای مردم !آیا نمی بینید که

چگونه آب فرات موج می زند ، گویی سینه و شکم ماهیان است ، و این آب را یهود و نصاری و خوک ها و سگ ها می آشامند ، ولی فرزندان پیامبر (ص)  از تشنگی هلاک می شوند .

 

از سخنان امام حسین (ع) درباره مرگ و دشواری های آن

مردم ! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم و از روزها و ایام او(لحظات مرگ و جان کندن )می ترسانم ، و نشانه های اورا به شما نشان می دهم . گویی مرگ با آن قیافه ی وحشتناک و حضور نا مطلوب و طعم ناگوار خویش به جانتان پنجه انداخته و شما را در آغوش گرفته وبین شما و کارتان فاصله افکنده است . پس (با این حال) باز هم در طول عمرتان فقط به فکر و سلامتی جسم خود باشید !

گویی که ناگهان ، گرفاتر مرگ شده اید،مرگی که شما را ازروی زمین به دل آن خواهد کشید و از بالای آن به پایین خواهد آورد ، و از انس و آشنایی به وحشت و ترس خواهد کشاند و از ایمنی و امان و روشنی ، به تاریکی خواهد برد ،و از وسعت و فراخی به تنگی خواهد کشید.آن جا یی که هیچ دوستی ، دیدار کننده و هیچ مریضی ، ملاقت کننده و هیچ فریادکننده ای فریاد

رسی ندارد . خداوند ما و شما را برلحظات سخت آن روز یاری رساند و از عقاب آن نجاتمان دهد و ثواب فراوانی به ما و شما عنایت فرماید.

 

سلام بر بازدیدکنندگان عزیز این وبلاگ، قبل از بیان موضوع از شما تشکرم می کنم .من  این قسمت را به خاطر این اضافه کردم زیرا این روزها صحنه های فجیعی از روزگار دیدم که بسیار

ناراحت شدم . وضعیت های نابسامانی ازلباس و قیافه ی  یک مسلمان ،گذاشتن آهنگهای مبتذل در  اتومبیل ، گذراندن وقت در جوار ناحرم و........ آن هم در ماه محرم .

امیدوارم که انشاالله این جوان ها به طرف خدا بروند.در آخر چند دعا می کنم شما اگر دوستدارید با من زمزمه کنید:

خداوندا! فرج امام عصر (عج) برسان .الهی ...   آمین...

خداوندا !به پسران جوان غیرت و به دختران جوان عفوت عطا بفرما. الهی ...   آمین...

برای قبولی دعا یکبارسوره حمد و یکبار سوره توحید و برای تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانید . (صلوات فراموش نشود )

                                                                                                  التماس دعا

   
 

ص

دوشنبه 87 دی 2 , ساعت 9:0 صبح

اللّهُمَ صَلِّ علی سَیِّدِنا و نَبیِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِه مَا اختُلِفَ المَلَوان وَ تَعاقُب العَصران وَ کرَّ الجَدیدان وَ استَقبَلَ الفَرقَدان وَ بَلِّغ روحَهُ وَ اَرواحِ اَهلِ بَیتِهِ مِنِّی التَّحیَّة و السّلام

.
.
مردی به خدمت سلطان محمود سبکتکین رفت و گفت: مدتی بود که می خواستم رسول خدا (ص) را در خواب ببینم و غم خود      را برای او بازگو کنم که سعادت
.
مساعدت نمود و در شب گذشته به این دولت رسیدم و جمال با کمال آن حضرت را در خواب دیدم و گفتم: یا رسول الله ، هزار درهم قرض دارم و بر ادای آن قادر نیستم،
.
می ترسم  که اجل برسد و آن بدهی در گردن من باقی بماند، آن حضرت فرمود: برو نزد محمود سبکتکین و آن مبلغ را از او بستان عرض کردم : شاید از من باور نکند و
.
نشان طلبد.فرمود : به او بگو به آن نشان که در اول شب ، سی هزار مرتبه بر من صلوات می فرستد و در آخر شب ، سی هزار مرتبه دیگر بر من صلوات می فرستد ،
.
سلطان محمود از شنیدن این خواب به گریه آمد و تصدیق کرد و قرض او را ادا کرد و هزار د رهم دیگر به او بخشید ، اطرافیان سلطان تعجب کردند و گفتند: ای سلطان
.
حرفهای این مرد را چگونه تصدیق می کنی و حال آنکه ما در اول شب و آخر شب با تو هستیم و نمی بینیم که به فرستادن صلوات مشغول باشی و اگر کسی در تمام
.
اوقات شبانه روز به فرستادن صلوات مشغول باشد نمی تواند که شصت هزار صلوات بفرستد.
.
سلطان محمود گفت : من از علما شنیده ام که هر که یک بار این صلوات را بفرستد گویا چنان است که ده هزار مرتبه صلوات فرستاده است و من در اول شب سه
.
مرتبه و در آخر شب نیز سه مرتبه این صلوات را می خوانم . پس این شخص که پیغام آن حضرت راآورده درست و راست می گوید و این گریه ی من از شادی است . این
.
صلوات چنین است.(در بالا ذکر شد):razz:

یکشنبه 87 دی 1 , ساعت 10:13 صبح

حدیث صلوات

 

* کسی که یک بار بر من صلوات فرستد خداوند دری از سلامتی بر او می گشاید.

* هر کس بعد از نماز ظهر صد بار صلوات بفرستد خداوند سه پاداش به او می دهد: اول، مدیون نشود و اگر مدیون شود خداوند ادا کند . دوم ، ایمان او را حفظ کند که این بزرگترین بخشش است و سوم ، روز قیامت از نعمتی که به او داده نپرسد.

* دو بنده که دوست یکدیگرند و برای خدا با هم مسا فحه نمایند و بر من صلوات فرستند. پیش از آنکه از هم جدا شوند. خدا گناهان هر دو را می آمرزد.

* گروهی که در مجلسی جمع باشند و یادی از صلوات نکنند دچار حسرت و گرفتاری می شوند.

* به درستی که برای خداوند فرشتگانی است که در زمین می گردند و صلوات های امتم را به من می رسانند .

* چون روز و شب جمعه شود بسیار بر من صلوات ودرود بفرستید.

* صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجت های شماست و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک وا کیزه می کند.

* هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد. از گناهان او ذره ای باقی نمی ماند.

* هر کس یک مرتبه بر من صلوات بفرستد. آن دو ملکی که محافظ رفتار او هستند .تا سه روز هیچ گناهی برای او نمی نویسند.

* هر کس هر روز هزار صلوات بر من فرستد از دنیا نخواهد رفت تا جای خود در بهشت ببیند.

* سخنی که بدون ذکر نام خدا و صلوات بر من آغاز شود . بی نتیجه می ماند و دور از خیر وبرکت می باشد.

* کسی که بر من صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد بوی بهشت را استشمام نمی کند.

* وقتی چیزی را فراموش کردید.بر من صلوات بفرستید که موجب یاد آمدن آن چیز خواهد شد.

* هر کس در کتابی یا نوشته ای بر من صلوات بنویسد. تا زمانی که نام من در آن کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند .

* هر کس در هر صبح 10مرتبه و در هر شام 10مرتبه بر من صلوات فرستد. من او را دریابم در وقتی که محتا ج به آن باشد.

* صلوات فرستادن انسان را شبیه ملا ئکه می نماید واز رحمتی که ملائکه در آن غرق هستند به او سهمی می رسد.

* هر کس در روز جمعه صد مرتبه بر من صلوات بفرستد .حق تعالی گناهان هشتاد ساله او را می آمرزد.

* بهترین اعمال در آخرت سه چیز است. صلوات بر محمد وآل محمد. رساندن آّب به تشنگان و محبت و دوستی علی.

* بخیل کامل آن کسی است که نام من نزدش برند وبر من صلوات نفرستد.

* هر که یک صلوات بر من فرستد خدا ده درود بر وی می فرستد و ده گناه از او می آمرزد.

* هر کس در وی نام من برده شود و بر من صلوات نفرستد بد بخت است.

* سه کس در روز رستاخیز آن روزی که سایه ای جز سایه خدا نخواهد بود . در زیر عرش الهی خواهند بود:آن که اندوه غم زده ای از امت مرا بر طرف سازد. کسی که سنت مرا زنده نمایدو کسی که فراوان بر من درود فرستد.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ