سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای علیّ! از ویژگیهای مؤمن آن است که حقیقت را از دشمنش می پذیرد و فرا نمی گیرد جز برای آنکه بداند و نمی داند جز برای آنکه عمل کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 102 مرداد 24 , ساعت 7:15 عصر

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه مهمترین مسئله الهیات هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی معنای زندگی است، تصریح کرد: انسان‌های جدید یا انسان‌های دیجیتال که در شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کنند، معنای زندگی را به واقعی کلمه از دست داده‌اند.

الهیات هوش مصنوعی از ایمان سیال تا رویای حریم خصوصیبه گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا» صبح امروز 23 مرداد، با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر مجله ذهن درباره الهیات و هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی یکی از فناوری‌های مهم و یا مهمترین فناوری است که در قرن بیستم ظهور یافته و ریشه تاریخی دارد، اما تفاوت اساسی با فناوری‌های دیگر دارد و اندیشه ایجاد آن در میان فلاسفه جدید از زمان دکارت مطرح بوده که معتقد بودند، یک ماشین جهانی متشکل از مغز‌های همه انسان‌هاست و ماشینی است که فکر می‌کند و آن را ماشین فکر یا ذهن می‌نامند و یا یک ماشین معرفت است، اما در قرن بیستم، تورینگ اولین هوش مصنوعی ساده را طراحی کرد.

وی افزود: این فناوری حاکم بر فناوری‌های دیگر است و اگر آن را با صنعت قطار مقایسه کنید، تفاوت بنیادی دارد. هر دو در جامعه بشری تغییر ایجاد کرد، اما تغییر هوش مصنوعی تغییر بنیادین است و همه فناوری‌ها از نتایج هوش مصنوعی بهره می‌برند. تفاوت دیگر در این است که علم بشر را مدیریت می‌کند و علوم مختلفی همچون علوم انسانی دیجیتال را شکل داده است.

هوش مصنوعی با فناوری‌های دیگر

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه هوش مصنوعی ذهن بشر را گسترش می‌دهد، گفت: زندگی و سبک زندگی بشر تحت تاثیر هوش مصنوعی بوده و ما می‌بینیم ابزار‌های دیجیتال زندگی بشر را تغییر داده است. تفاوت دیگر هوش مصنوعی با فناوری‌های دیگر این است که شکل ارتباطی بشر را نیز تغییر داده و علاوه بر سهولت ارتباط شکل‌های دیگری از ارتباط را ایحاد کرده و این تاثیر عمده‌ای بر جوامع بشری گذاشته است.

وی در ادامه بیان کرد: بخش زیادی از مباحث هوش مصنوعی در دنیا انتقادی است، البته این طور نیست که کنار گذاشته شود، بلکه بخش زیادی از آن در رابطه با ارزیابی هوش مصنوعی است؛ بنابراین تفکر انتقادی را می‌طلبد که ماحصل تفکر انتقادی هوش مصنوعی توجه به معایب و مضرات آن از منظر علوم گوناگون است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا تصریح کرد: الهیات را با مفاهیم دینی می‌شناسیم، در حالی که سنجش میان هر فکر و پدیده‌ای با مفاهیم دینی و نحوه سبک زندگی دینی که مفهوم گسترده‌تری دارد، مورد توجه است. الهیات به این معنا، مترادف با کلام جدید است و اولین بار شهید مطهری آن را بکار گرفت که در این علم، باید نسبت پدیده‌های جدید با دین روشن شود. از این رو کلام با این مفهوم یک ویژگی انتقادی داشته و نشان می‌دهد امری که می‌سنجیم چه مزایا و معایبی دارد.

قدرت زبانی هوش مصنوعی

وی با اشاره به مفهوم هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی اصطلاحی است که به کار می‌رود، اما دو حوزه دارد که مباحث نظری آن آینده‌پژوهانه است و ممکن است تحقق یابد و یا تحقق نیابد. مثلاً قدرت زبانی دارد و در این زمینه رشد کرده و اخیراً چت جی‌پی‌تی حاکی از همین قدرت زبانی است و بزرگترین دستاورد زبانی هوش مصنوعی به شمار می‌رود و می‌توان آن را گشایشی در حوزه هوش مصنوعی دانست که عملی شده است. بخش دوم فناوری‌های هوش مصنوعی، ترکیبی از ماشین و انسان است و قابلیت‌های جدیدی خواهد داشت و می‌توان آن را دوره ترابشریت خواند که می‌تواند برای الهیات مسئله مهمی باشد و اینکه دین تا چه حد می‌توان آن را مجاز بداند و اینکه آیا مجازیم مغز انسان را دستکاری کنیم یا خیر، حائز اهمیت است.

این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هوش مصنوعی به عنوان فناوری در محاسبات، پردازش اطلاعات، نوشتن متن و انجام حرکات بدنی و ... به بشر کمک نمی‌کند، بیان کرد: هوش مصنوعی فراتر از این است و برای بشر امروزی منبع معرفت است و مفاهیمی که در هوش مصنوعی با آنها مواجه هستیم، جهان‌بینی و نگاه ما به دنیا را تغییر می‌دهد. مثلاً مفاهیمی چون سخت‌افزار و نرم‌افزار، کپی، پیست و ... در ظاهر مفاهیم ساده‌ای هستند و انسان‌های امروزی با این مفاهیم آشنا هستند، اما این مفاهیم مقولات فکری ما را شکل می‌دهند و وقتی می‌خواهیم درباره بسیاری از مسائل فکر کنیم، در همین چارچوب فکر می‌کنیم و اینها به فکر ما قالب می‌دهند، بنابراین در حوزه مفاهیم دینی نیز این اتفاق می‌افتد و وقتی به عالم فکر می‌کنند، در قالب سخت‌افزار و نرم‌افزار فکر می‌کنند و این‌ها ابعاد الهیاتی و فلسفی پیچیده‌ای دارد و مغز سخت‌افزار فکر انسان است. الهیات هوش مصنوعی شامل دو بخش است، الهیات نظری که از مفاهیم و تئوری‌های نظری بحث می‌کند و بخش دیگر معطوف به فناوری‌های هوش مصنوعی است. این هم مسئله مهمی است که باید مورد توجه باشد.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا افزود: اکنون بخشی از کتاب‌هایی که در حوزه دین به ویژه در غرب نوشته می‌شود، از این مفاهیم کمک می‌گیرند و مفهوم خداوند و زندگی پس از مرگ را با کمک هوش مصنوعی تعریف کرده‌اند. یکی از ایده‌هایی که در علوم اجتماعی پس از هوش مصنوعی پدید آمد، مسئله آپلود مغز است و می‌تواند روزی برسد که شما بتوانید تمام اطلاعات مغز یک انسان را توسط یک دستگاهی مثل کامپیوتر آپلود و ذخیره کنید و این در حد یک فرضیه است و شاید روزی تکنولوژی به این فناوری دست یابد و برخی در همین راستا زندگی دیجیتال، خدای دیجیتال و ... را نیز مطرح کرده‌اند.

تشریح مفهوم الهیات دیجیتال

وی در ادامه به الهیات دیجیتال گفت: بخشی از الهیات مربوط به هوش مصنوعی با عنوان الهیات دیجیتال مطرح می‌شود و از خدای دیجیتال، زندگی پس از مرگ، زندگی دیجیتال و اینکه رباتها می‌توانند اراده آزاد داشته باشند، بحث می‌کند، اما بخش عملی فناوری‌های برخاسته از هوش مصنوعی نیز برای الهیات مسائل جدی است و الهیات می‌تواند با توجه به اصولی که دارد، چنین پدیده‌هایی را نقد کند.

وی با اشاره به رابطه الهیات هوش مصنوعی و رسانه گفت: هوش مصنوعی شکل ارتباط انسانی را تغییر داده و ارتباطات شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است. ارتباطات در گذشته چهره به چهره بود، اما در شبکه‌های اجتماعی که هوش مصنوعی آنها را مدیریت می‌کند، این ارتباط شکل خود را از دست داده و مسائل معرفتی را به وجود آورده است. یکی از مشکلات در حوزه تشخیص هویت است؛ اینکه افراد می‌توانند در هویت‌های مختلف ظهور کنند و این رابطه به شکل هوش مصنوعی بوده است، بنابراین روابط خصوصی نیز از میان رفته و فرد سوم در روابط دخیل است و می‌تواند مورد هک قرار گیرد، از این رو هوش مصنوعی کوانتومی را مطرح می‌کنند که ضریب امنیتی بالایی دارد و کسی نمی‌تواند کدهای آن را شکسته و در آن دخالت کند.

وی ادامه داد: ارتباط بدون مداخله یک رؤیا در هوش مصنوعی است و به عبارتی حریم خصوصی حذف شده است. علاوه بر این اعتقادات انسان‌ها شکل سیال و لغزنده به خود گرفته و چندان با ایمان سفت و سخت مواجه نیستید و این یکی از مشکلاتی است که الهیات باید به آن ورود کند. 

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه مهمترین مسئله الهیات هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی معنای زندگی است، تصریح کرد: انسان‌های جدید یا انسان‌های دیجیتال که در شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کنند، معنای زندگی را به واقعی کلمه از دست داده‌اند و بشر در گذشته در زندگی خود معنایی داشت و این معنا را از منابع گوناگون به دست می‌آورد، اما کسی که دائماً در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کند و با هوش مصنوعی کار می‌کند، طبیعی است که چنین انسانی معنای زندگی را از دست می‌دهد و معنایی که در این فضا به دست می‌آورد، معنایی است که قائم به ارتباط است و این انسان دائم باید در جریان ارتباط باشد.

وی در ادامه با بیان اینکه با ظهور دینداری جدید مواجه هستیم، گفت: دینداری سنتی متفاوت است و یک نوع رابطه حضوری و معنوی است، اما دینداری جدید در یک فضای سیال شکل می‌گیرد و رهبران عصر دیجیتال رهبرانی هستند که در جریان اطلاعات فراوانی هستند و بسیاری از این اطلاعات عمق زیادی ندارد. از این رو ما با بروز دینداری عامیانه مواجه هستیم که با دینداری عوامانه متفاوت است، چرا که دینداری عوامانه، دینداری است که رهبرانی غیرمتخصص دارند و ظهور قشر جدیدی از رهبرانی است که در ظاهر اطلاعات گسترده‌ای دارند، ولی تفکر معنوی دقیقی ندارند و این یک مخاطره برای دینداری است و رهبری دینی سنتی با این نوع دینداری مواجه است.

هوش مصنوعی و مرجعیت دینی

حجت‌الاسلام محمدمهدی رفیع‌پور تهرانی، استاد حوزه علمیه قم در ادامه این همایش درباره هوش مصنوعی و مرجعیت دینی گفت: معمولاً فقها در مورد موضوعات جدیدی که پرونده آنها هنوز بسته نشده است، اظهارنظر نمی‌کنند و احتیاط می‌کنند، بنابراین اگر می‌خواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم، براساس اطلاعاتی است که اکنون داریم. چون برخی پژوهشگران بیان کرده‌اند که امکان ندارد، هوش مصنوعی به جای انسان فکر کند. اگر این را 50 سال پیش می‌گفتند، می‌پذیرفتیم، اما اکنون این طور نیست، بنابراین ممکن است همین اطلاعات جدید نیز در آینده تغییر کند و برای ما قابل تصور نباشد.

وی افزود: بحث مرجعیت دینی و فقاهت دو ساحت دارد؛ یکی مربوط به فقیهان و فقه‌پژوهان است و دیگری مردم و مراجعه‌کنندگان. در واقع مرجع کسی است که مراجعه کننده دارد و خودش یک جهت کار است و مراجعه کننده‌ای هم دارد. همه ما وقتی با تاریخ فقاهت مواجه می‌شویم نسبت به پدیده‌های نوظهور و مسائلی که تولید آن از مغرب زمین آمده، با حالت مقابله و احتیاط برخورد کرده‌اند و این دلایل سیاسی، فرهنگی و نگرانی از هیمنه و سلطنت تکنولوژی و ... دارد و اکنون نیز همینطور است و بیشتر به دنبال محدودیت اینترنت، محدودیت استفاده از هوش مصنوعی و ... گام برداشته اند. در گام دوم وقتی می‌بینند نمی‌توان آن را انکار کرد و آحاد جامعه را درگیر کرده، سعی می‌کنند با آن مواجه شوند و در برخی موارد آن را کنترل کنند.

توجه به هوش مصنوعی در حوزه

حجت‌الاسلام رفیع‌پور تهرانی ادامه داد: خوشبختانه در حوزه هوش مصنوعی در سال‌های اخیر، در حوزه علمیه کارهای خوبی شده و کارگروه‌های خوبی تشکیل شده و توجه ویژه‌ای به حوزه هوش مصنوعی داشتند که قابل تقدیر است.

وی تصریح کرد: اینکه بگوییم این فناوری خوب یا بد است، و یا در مقام موعظه برآییم، نمی‌تواند مؤثر باشد. چرا که همه ما در خانه خود یک دستگاه کامپیوتر داریم و از طریق آن با تمام دنیا درارتباط هستیم. بنابراین چاره‌ای جز گفت‌وگو درباره آن نداریم و باید مزایا و معایب آن را عالمانه بررسی کنیم.

این استاد حوزه در ادامه درباره مسئله تتبع و منابعی که هوش مصنوعی می‌تواند بیش از یک مرجع و فقیه دسترسی داشته باشد، بیان کرد: بیش از 15 سال است که با نرم‌افزارهایی سروکار داریم که زحمت جست‌وجو را برعهده گرفته‌اند و این مسئله پذیرفته شده است و مراجع نیز با آن مشکلی ندارند و به جای اینکه خودشان به صورت مستقل به منابع مراجعه کنند، از نرم‌افزارها استفاده می‌کنند و این محل دغدغه و اشکال نیست و دغدغه از جایی آغاز می‌شود که پالایش اطلاعات و به بیان علمی‌تر اجتهاد مطرح می‌شود. وقتی این داده‌ها جمع‌آوری شد، تاکنون انسان نسبت به این معلومات تأمل می‌کرد و با منطق فقاهت وارد می‌شد.

وی با بیان این سؤال که آیا هوش مصنوعی مانند برخی مشاغل می‌تواند جایگزین فقیه و یا در ادیان دیگر جایگزین کشیش شود، گفت: تاکنون گفته‌اند که نمی‌شود از هوش مصنوعی تقلید کرد، حتی اگر قابلیت فکر کردن داشته باشد و یا بتواند تحلیل کند، نمی‌توانیم به او اعتماد و اطمینان کنیم. به دو دلیل نمی‌توان اعتماد کرد؛ یکی اینکه در روایات ائمه اطهار(ع) آمده که باید از انسانی که محبت اهل بیت(ع) دارد و در زمینه امور ولایت کار کرده است، تبعیت کرد. شاید برخی بگویید، هوش مصنوعی در آن زمان نبوده و اگر قابلیتی ایجاد شود، با توجه به ضریب خطای اندکی که دارد، می‌تواند جایگزین شود،. اما دلیل دیگر و قابل تأمل این است که هوش مصنوعی براساس برنامه‌ای که به آن داده شده، فکر و حرکت می‌کند و همه مسائل در قالب کد و قوانین ریاضی است و غیر از آن را متوجه نمی‌شود و از سویی مسئله اجتهاد و فقاهت مبتنی بر قواعد نیست، یعنی دارای موضوعات و مسائلی است که پیش از این به وجود نیامده است و در تاریخ فقه نمونه نداشته است.

حجت‌الاسلام رفیع‌پور تهرانی گفت: در مبانی فقهی، یکسری عناصر مشترک و یکسری عناصر مختص داریم و شاید بتوان عناصر مشترک را به هوش مصنوعی یادداد، اما مسائل خاص و برداشت‌های عرفی و ذهنیت‌هایی که باید داشته باشد را نمی‌توان یاد داد. برخلاف تصور عامیانه‌ای که داریم، ما هوش مصنوعی نداریم، بلکه هوش‌های مصنوعی داریم که کشورها، ادیان و مذاهب گوناگون با هوش‌های مصنوعی مواجه هستند و نمی‌توانیم فیلتر کنیم و بگوییم از هوش مصنوعی مورد نظر ما استفاد کنید. بنابراین می‌توانند آیات و روایات را جور دیگری بچینند و جامعه را به سمت خود ببرند و چه بسا همواره ما در چنین مسائلی، چند گام عقب هستیم. اگر ما می‌توانستیم برنامه‌ای را در اختیار همه قرار دهیم، خدمت بزرگی به دینداری جامعه می‌کردیم تا جامعه بتواند در هر شبانه‌روز پاسخ مسائل خود را دریافت کند.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی مخلوق انسان است و تمام درصد خطاهایی که در برداشت انسانی وجود دارد، می‌تواند با هوش مصنوعی گرفته شود. براساس نظر برخی فقیهان معاصر، امتیاز اصلی اجتهاد که براساس آن فتوا می‌دهد، درک روح شریعت است.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ