سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در مصیبتها چون آزادگان شکیبایى باید و یا چون نادانان فراموش کردن شاید . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 102 تیر 25 , ساعت 12:30 عصر
من یک هوادارم پس هستم!

برخلاف دنیای واقعی که در آن نوجوان کمتر دیده می‌شود در عالم هواداری؛ منزلت و نقش یک‌طرفدار دارد. فن پیج می‌زند و...، از ایفای نقش هواداری احساس مهم بودن می‌کند، هویتش را در هواداری از فرد مورد علاقه‌اش فریاد می‌زند و می‌گوید من یک هوادارم، پس هستم!

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم، از نظر صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی مهمترین دوره تغییر و تحول در انسان بین سن 12 تا 18 سالگی، یعنی دوره نوجوانی است که با طوفانی از تنش‌ها و تضادها، تغییرات و تحولات فیزیولوژیکی، روحی و روانی همراه است و برخی صاحبنظران، نوجوانی را «سن تضادها»، «سن گروه‌ها»، «سن تخیل و رؤیا» و «سن مشکلات و مسائل»، و «اولین برزخ حیات انسانی» و... نامیده‌اند.

این تغییرات و تحولات با خود نیازها و ویژگی‌هایی را به همراه دارد و نوجوان به دنبال پاسخگویی به این نیازها و ویژگی‌ها،کفش جستجو به پا می‌کند، دنیای اطراف را برانداز می‌کند، می‌گزیند و سرانجام رفتارهای جدیدی از خود بروز و ظهور می‌دهد که تا قبل از این از او دیده نمی‌شد. همین امر منجر به تعجب، شگفتی، وحشت، ترس و حیرت و حتی درماندگی والدین، مربیان و متولیان امر تعلیم و تربیت و پرورش نوجوان می‌شود.

هواداری یا طرفداری از یک سلبریتی، ستاره سینمایی، سوپراستار، خواننده، ورزشکار، بلاگر، اینفلوئنسر و...یکی از روش‌های پاسخ یابی به برخی از این ویژگی‌ها و نیازها در دوره نوجوانی است.

هواداری در طول تاریخ جزئی جدایی ناپذیر از زندگی انسان بوده است و رفتارهای هواداری در هر دوره‌ای خود را به گونه‌ای نشان داده است. اگر دیروز طرفداری در قالب مرید و مرادی، حمایت از یک لوطی، یا پهلوان در زورخانه، قهوه خانه، حمام و سرگذر خود را نشان می داد، امروز این هواداری می تواند با ابراز حمایت از یک معلم یا همکلاسی در مدرسه آغاز شود و به شور و هیجان و تب هواداری یک فوتبالیست، خواننده، سلبریتی، اینفلوئنسر یا بلاگر و حتی یک مداح، نویسنده یا شاعر در فضای مجازی ختم شود.

امروزه طرفداری صرفاً اعلام هواداری کلامی نیست، بلکه طرفداری با خود فرهنگ و رفتارهایی به همراه دارد، از چسباندن عکس به در و دیوار اتاق، امضا گرفتن، ساخت آلبوم عکس و موسیقی و فیلم، عکس روی ماگ یا لیوان، تیشرت و استکیر و پیکسل و جمع آوری مجلات مصاحبه گرفته، تا درج عکس پروفایل، تم صفحه گوشی، تأسیس یک فن پیج، و حضور در پاتوق‌ها و رویدادهای هواداری، کافه و رستوران و عضویت در انواع باشگاه‌های هواداری و فن پیج ها و....

این طرفداری و هوادای نیز در هر نوجوان خود را به گونه‌ای نشان می‌دهد و منجر به بروز رفتارهای متفاوتی در نوجوانان می‌شود. اما فصل مشترک همه اینها این است که نوجوان تلاش می‌کند در برخی از موارد خود را شبیه آن الگو کند و به بیانی دیگر از او در برخی موارد تقلید کند.

هواداری و فرآیند یادگیری در نوجوانی

تقلید، از غرائز نیرومند و ریشه‌دار در انسان است که فرد از طریق آن بسیاری از آداب معاشرت، رسوم زندگی و ... را از دیگران می‌آموزد. چشم دریچه ذهن انسان است و انسان‌ها بیشتر از راه «چشم» تربیت می‌شوند نه از راه «گوش». یعنی آنها چیزهایی را که می‌بینند، باور و عمل می‌کنند، نه چیزهایی را که می‌شنوند. اثر تقلید در تعلیم و تربیت به مراتب بیشتر از پند و اندرز دادن است، چرا که خود به خود انجام می‌گیرد و احتیاجی به تذکر ندارد.

همچنین، الگو‌پذیری امری فطری است که ریشه در میل انسان به کمال جویی و کمال گرایی دارد و می‌توان گفت بعثت پیامبران نشانی از معرفی الگوهای رفتاری ایمانی برای بشر و فطری بودن الگوپذیری است. پس فرد با الگوگیری از افراد سبک زندگی و رفتارهای آنان را می‌آموزد و از آنها تقلید و در زندگی خود پیاده می‌کند.

هواداری، پیوند بین هوادار با یک فرد مشهور است که الگوست. در گذشته شهرت آدم‌ها به واسطه یک فضیلت، برتری و دانایی یا یک رذیلت و صفت ناپسند بود. اگر کسی برتری خاصی نسبت به سایر مردم داشت؛ شهرت می‌یافت. طرفداران نیز با یادگیری و تکرار رفتارهای آنها شهرت می‌یافتند.

امابا ورود به عصر رسانه‌ها و به وجود آمدن رسانه‌های جمعی با ویژگی تولید انبوه، دسترسی آنی و پوشش مخاطبان وسیع همچون رسانه‌های مکتوب، صوتی، تصویری و دیجیتال و تحول عظیم در نحوه ارتباط و انتقال پیام بین افراد با یکدیگر، فرهنگ شهرت و هواداری نیز تغییر کرد و بهتر بگوییم تبدیل به صنعت فرهنگ و صنعت هواداری شد و این یعنی تولید و توزیع انبوه و مصرف انبوه کالاهای مرتبط با آن فرد و بروز پدیده بت هواداری یا آیدل یعنی کسی که مورد هواداری قرار می گیرد، رفتارش آموخته و تقلید می شود.

در حقیقت رسانه‌های جدید ابرازدست جامعه سرمایه‌داری شدند و در قالب تولید انواع محصولات رسانه‌ای مثل فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها، گروه‌های موسیقی و خواننده‌ها و حتی ورزشکارها و تبلیغاتی عظیم و پرتکرار، آمدند  تا با یک الگوی رسانه‌ای شده همچون یک سلبریتی، بلاگر، میم، اینفلوئنسر و سوپراستار به بشر بگویند کدام هویت و کدام سبک زندگی ایده‌آل است و تو باید آن را داشته باشی. پیام اصلی آن هم این است که هرچه مصرف و رفاه، بیشتر باشد، تو خوشبخت‌تر هستی. بی‌شک چنین جامعه‌ای نیاز به یک قهرمان رسانه‌ای برای اقناع مخاطب دارد. پس شهرت در چنین جامعه‌ای از فضیلت اخلاقی و انسانی به سمت فضیلت تعریف شده و استانداردسازی شده جامعه سرمایه‌داری با هدف تولید انبوه و مصرف انبوه می‌رود و خود را در مدیریت بدن و خودنمایی و پیوند با یک فرد مشهور یا همان بت هواداری و اعلام طرفداری و هواداری از او را نشان می‌دهد و برای نوجوان هویت‌جو و شهرت‌طلب این مسئله ضریبی مضاعف به خود می‌گیرد.

 

دسترس‌پذیری آسان نوجوان به آیدل یا بت هواداری

نوجوان در پی ساختن هویت خود به دنبال الگوهای مختلفی می‌رود؛ ستاره‌های سینما، سلبریتی‌ها یا اینفلوئنسرها یا همان رهبران فکری نمادین یا سمبولیک در دسترس‌ترین الگوهایی هستند که در همه جا، همه وقت و از طریق رسانه‌ها و تبلیغات در معرض دید نوجوان هستند. از بیلبوردها، تابلوهای تبلیغاتی، اتوبوس‌ها، و به طورکلی تبلیغات محیط شهری گرفته تا تبلیغات بنری و فلشی در فضای مجازی و انواع فیلم‌ها و سریال‌ها و قطعه‌های موسیقی و حتی جلد روی انواع نشریات و...هر جا که چشم کار می‌کند یک الگوی رسانه‌ای دارد به نوجوان چشمک می‌زند و می‌گوید از من تقلید و پیروی کن.

در این دنیای سرشار از هجوم الگوهای رسانه‌ای، طبیعی است هوادار بودن هم به سمت الگوهای در دسترس سوق پیدا کند و اعلام هواداری و طرفداری از الگوهای اصیل فکری و اخلاقیِ در پستُوها و اتاق های در بسته و روایت های درون سینه، جای خود را به الگوهای رسانه ای در دسترس، همه جایی و همه زمانی بدهد.

ارمغان هواداری و طرفداری برای نوجوان

ساخت شخصیت، هویت‌یابی و جامعه‌پذیری از جمله مهمترین مواردی است که نوجوان را به سمت الگوگیری و تأثیرپذیری از افراد مشهور و غیرمشهور و در کل دیگران مهم یا تأثیرگذار سوق می‌دهد.دیگران مهم یا تأثیرگذار، کسانی هستند که نوجوان به آنان توجه خاصی دارد و از روی ارزیابی آنها به افعال و امیال خود پاداش می‌دهد.

دیگری تعمیم یافته یا عمومیت یافته عبارت از ادغام و ترکیب کردن قضاوت‌ها، ارزیابی‌ها، گفتارها، نگرش‌ها و ارزش‌های دیگران مهم و به ویژه دیگرانی که از نظر نوجوان، مرجع محسوب می‌شوند.در واقع، شکل‌گیری دیگری تعمیم یافته در نوجوان، از اصلی‌ترین مراحل تکمیل شدن شخصیت وی محسوب می‌شود؛ زیرا پس از شکل گرفتن دیگری تعمیم یافته، فرد در درون خود یک صدای واحد و مستقل را تشخیص می‌دهد که به ‌طور مداوم با او حرف می‌زند و اصول و قواعد، بایدها و نبایدها و تجربیات قبلی را به او تذکر می‌دهد.به نظر صاحب نظران علوم اجتماعی دیگران مهم، نقش اساسی در شکل‌گیری هویت و اجتماعی شدن افراد از طریق فرآیند همانند سازی دارند.

از طریق فرآیند همانندسازی نوجوان سعی می‌کند خصوصیات، نگرش‌ها، علایق، رفتارها، لباس پوشیدن و الگوهای رفتاری شخص دیگری را درونی کند. پس رهبران فکری نمادین که طیف‌های مختلفی از هنرپیشه‌ها، خواننده‌ها، ورزشکارها و...در آن می‌گنجد، به عنوان در دسترس‌ترین الگوها، نقش اساسی در این همانند‌سازی و ساخت شخصیت نوجوان و هویت جویی وی دارند.

هوداری کپسول پاسخ گویی به نیازها و ویژگی های دوره نوجوانی

اما اعلام هواداری باعث برطرف شدن برخی نیازها و ویژگی‌های دوره نوجوانی است. در واقع نوجوان با طرفداری از چهره‌ها می‌خواهد به دیگران و به خصوص والدین بگوید من دارای استقلال و آزادی در انتخاب هستم، گزینشگر و انتخابگرم و ابراز وجود می‌کند. رشد و کمال‌یافتگی خود را به رخ می‌کشد و سعی می‌کند با الگوگیری از آنها، خود را از نو تعریف کند و نیاز به خود آگاهی و بیان خویشتنِ خویش را پاسخ گوید.

نوجوان با هواداری از یک فرد مشهور به دنبال تشخص، احساس شخصیت، مقبولیت و محبوبیت است. نوجویی و متفاوت بودن خود را نسبت به والدین، معلم‌ها، و دیگران با طرفدار بودن از یک چهره سرشناس اعلام می‌کند. با خودارایی و آراستگی و تقلید از استایل، مدل مو و سبک پوشش و تغدیه، تکه کلام و شوخی‌ها و...یک سلبریتی، سوپراستار و...میل به دیده شدن و شهرت‌یابی خود را پاسخ می‌گوید. همچنین نوجوان برای گریز از واقعیت‌های زندگی خود، آروزهای دور دست و دست نایافتنی‌اش را در زندگی فرد محبوبش دنبال می‌کند و در فضایی خیالی از واقعیت می‌گریزد و برای مدتی محدود تسکین می‌یابد.

نوجوان در دنیای هواداری نیاز به ارتباط با دیگران و نیاز به مناسبات و روابط اجتماعی و مدنی خود را در پاتوق‌ها و گروه‌های هواداری از یک باشگاه ورزشی یا سلبریتی و یا فن پیج ...و تولید، توزیع و به اشتراک گذاری عکس‌ها، پست‌ها، استوری‌ها، ویدئوها، پست‌های فرد مورد علاقه خود و هوادرانش می‌جوید و این نیازها را در دنیای هواداری پاسخ می‌گیرد و با اعلام هواداری در گروه‌های هوادران، فن پیج ها، رویدادهای هوادرای به دنبال پاسخ به نیاز محبت جویی، وابستگی، مشارکت، تشویق و تکریم از سوی سایر اعضای گروه هوادار است و در این مسیر از فرهنگ هواداری سایر کشورها مثل هواداران کره‌ای و کی پاپی و...تقلید می‌کند و سبک هواداری خود را متفاوت نشان می‌دهد.

در حقیقت، برخلاف دنیای واقعی که در آن نوجوان کمتر دیده می‌شود، کمتر مورد پذیرش و اعتماد است و کمتر به او نقش سپاری می شود و کمتر مورد تشخص و مقبولیت قرار می‌گیرد، در عالم هواداری به نوجوان منزلت و نقش یک طرفدار داده می‌شود، فن پیج می‌زند، داستان یا فن فیکشن یا فن فیک می‌نویسد و..،از ایفای نقش هواداری احساس مهم بودن و مورد اعتماد واقع شدن می‌کند، هویتش را در هواداری از فرد مورد علاقه‌اش در رفتار و سبک زندگی هواداریش بلند فریاد می‌زند و می‌گوید من یک هوادارم، پس هستم!

قارچ های سمی هواداری در نوجوان

در حالت عادی مسئله هواداری امکانی برای پاسخگویی به نیازها و ویژگی‌ها و احساسات و هیجان های دوره نوجوانی است. اغلب این احساسات و وابستگی ها مقطعی بوده و در صورت واکنش درست والدین و اطرافیان از بین خواهد رفت. اما در برخی موارد  هواداری خود تبدیل به یک زنگ خطر می‌شود. رفتارهای افراطی و نمایش صرف مظاهر مادی زندگی و اندام و چهره با تأثیرپذیری از افراد مشهور می‌تواند منجر به تصویری غیرواقعی از بدن و اختلالات تغذیه‌ای در نوجوان شود و یا خود را با رفتارهای خارج از سن و عرف مثل مصرف سیگار، نگهداری حیوان، انواع خالکوبی‌ها و آرایش‌ها، تمایل به ازدواج با فردی شبیه او خود را نشان دهد. در برخی موارد حتی علاقه افراطی به یک فرد مشهور ممکن است تا جایی پیش برود که فرد وجود، حیات و زندگی سلبریتی و...مورد علاقه اش را به هستی و وجود خود مقدم بداند که رفتاری غیرمعمول در جامعه ما به شمار می آید. در صورت مشاهده این رفتار نوجوان نیاز دارد تا از یک مشاور کمک بگیرد.

سخن آخر

دوره نوجوانی، دوره انفجار نیازها و ویژگی‌های جدید و دوره فوران احساسات و وابستگی‌های عاطفی مقطعی است.نیازها، ویژگی‌ها و احساساتی که لازم است والدین، مربیان و معلم‌ها، متولیان امر تعلیم و تربیت و برنامه سازان رسانه ای نوجوان آنها را بشناسند و وجود آنها را بپذیرند تا بتوانند با نوجوان همراهی کنند.

هواداری و طرفداری یکی از روش های تأمین برخی ویژگی ها و نیازها و بیان عواطف و احساسات دوران نوجوانی است که از آنها صحبت کردیم. در جامعه ما با فرهنگ ایرانی و اسلامی آن،باید به مسئله هویت یابی و الگوگیری نوجوان در قالب رفتارهای هواداری با نگاهی بومی و ملی نگریست و باید در این مسیر و در کنار رهبران فکری نمادین، رهبران فکری واقعی، الگوها، اسطوره ها، قهرمانان این مرز و بوم به عنوان الگوهای اصیل توجه شود و از طرف خانواده ها، جامعه، رسانه ها و... به نوجوان معرفی شود.

بی شک پر کردن خلأ اطلاعاتی و آگاهی نوجوانان با معرفی این الگوها راهی در خودشناسی، خودآگاهی، تقویت هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت ملی، هویت اخلاق و هویت فرهنگی هر نوجوانی است که در یک فضای غفلت، کم توجهی، بی تفاوتی و رهاشدگی والدین و متولیان امر تعلیم و تربیت، هر روز دارد با صدای بلند در رفتارهای هواداریش فریاد می‌زند من هوادارم پس هستم!

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ