نگاه تاریخی
در هشتمین قسمت چراغ هدایت به آیه 51 سوره مبارکه کهف پرداخته میشود: «مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَمَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا؛ [من] آنان را نه در آفرینش آسمانها و زمین به شهادت طلبیدم و نه در آفرینش خودشان و من آن نیستم که گمراهان را همکار خود کنم.» مولایمان حسین(ع) در چه منزلگاهی به این آیه شریفه اشاره کرد؟ حمید مروجی طبسی، مؤلف کتاب آیات قرآنی در کلام و نهضت حسینی، به آن پاسخ میدهد. با ما همراه شوید.
در منزل بنی مقاتل به امام اطلاع دادند که «عبیدالله بن حر جعفی» نیز در این منزل اقامت گزیده است. امام (ع) نخست حجاج بن مسروق را نزد وی فرستاد. عبیدالله پاسخ داد: «به خدا سوگند، من از شهر کوفه بیرون نیامدم، مگر اینکه اکثر مردم این شهر، خود را به جنگ او و سرکوبی شیعیانش آماده میکردند و برای من مسلم است که او در این جنگ کشته خواهد شد و من توانایی یاری و کمک او را ندارم و اصلاً دوست ندارم نه او مرا ببیند و نه من او را ببینم.» حجاج به نزد امام(ع) بازگشت و پاسخ ابن حر را بازگو کرد.
امام(ع) با چند تن از اصحابش به نزد عبیدالله آمد و او از امام استقبال کرد و خوشامد گفت. سپس خطاب به وی فرمود: «پسر حر! مردم شهر شما (کوفه) به من نامه نوشتهاند که همه آنان بر نصرت و یاری من اتحاد نموده و پیمان بستهاند و از من درخواست کردهاند که به شهرشان بیایم. ولی حقیقت امر برخلاف آن است که آنان به من نگاشتهاند. تو در دوره عمرت گناهان زیادی را مرتکب شدهای و خطاهای فراوانی از تو سر زده است. آیا میخواهی توبه کنی و از آن خطاها و گناهها پاک گردی؟» عبیدالله گفت که چگونه توبه کنم؟
امام فرمود: «فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و در رکاب وی با دشمنان او بجنگ.» عبیدالله گفت که به خدا سوگند، میدانم که هر کس از فرمان تو پیروی کند، به سعادت و خوشبختی ابدی نایل شده است، ولی من احتمال نمیدهم که یاری من به حال تو سودی داشته باشد؛ زیرا در کوفه کسی را ندیدم که مصمم به یاری و پشتیبانی شما باشد. به خدا سوگندت میدهم که از این امر معافم بداری؛ زیرا من از مرگ سخت گریزانم. ولی اینک اسب معروف خود را به حضورت تقدیم میکنم، اسبی که تا حال به وسیله آن دشمنی را تعقیب نکردهام، جز اینکه به او رسیدهام و هیچ دشمنی با داشتن این اسب مرا تعقیب نکرده، مگر اینکه از چنگال او نجات یافتهام.
امام(ع) فرمود: «حال که در راه ما از نثار جان امتناع میورزی ما نیز نه به تو نیاز داریم نه به اسب تو؛ «وَمَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا».
این آیه پنجاه و یکمین آیه از سوره کهف است.
نگاه تدبری
کاظم رجبعلی، استاد تدبر در قرآن کریم، درباره آیه فوق به نکاتی اشاره کرده است که در ادامه میآید:
- آیه 51 سوره کهف بسیار غریبانه است.
- حضرت منت بعضیها را کشید و به در خانههایشان رفت و به خوبی اشتیاق خود را به هدایت نشان داد.
- عبیدالله بن حر جعفی دعوت امام حسین(ع) را نپذیرفت و گفت که به جایش امکاناتم را به تو میدهم. امام حسین پاسخ رد داد و آیه 51 سوره کهف را قرائت کرد.
- این آیه در سوره کهف عبارت خداست که میفرماید شیطان و فرزندان شیطان را چه به تدبیر امور.
- اگر عبیدالله این آیه را میفهمید و با قرآن مأنوس بود، به خودش میآمد.
- در زندگیمان باید از خدا بخواهیم که امام در امورش از ما استفاده کند. اگر توفیق این کار را نداشتیم، حواسمان باشد و به ما بربخورد، چون خدا از شیطان و فرزندان او استفاده نمیکند.
چراغ هدایت به همت سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور در استودیو مبین تولید و منتشر شده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مبلغ فطریه از نظر مراجع تقلید
آخرین جمعه ماه مبارک رمضان(روز قدس)القدس لنا
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْ
شب قدر و قران
قدر بدانیم قدر رمضان الکریم را
خاطرات زیبای و طنز رمضان المبارک
ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام کرم اهل بیت
در مورد عید نوروز
به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت
[عناوین آرشیوشده]