امام خمینی(ره) در میان رهبران جنبشهای اسلامی معاصر شاید تنها رهبری باشد که علیرغم عدم حضور فیزیکی بر جسم و جان جامعه نفوذ داشته و از طریق این نفوذ قادر بود گستردهترین حرکتهای سیاسی _ اجتماعی را هدایت و رهبری کند. رژیم سلطنتی با وجودی که تصور میکرد، با دور کردن امام از صحنهی سیاسی و اجتماعی ایران و حذف فیزیکی او از جامعه، مشکل نهضت امام خمینی را حل خواهد کرد تا آخرین لحظه نیز متوجه نگردید که چنین روشی بستر مناسبتری برای امام بود تا از آن، جهت به حرکت در آوردن مردم استفاده کند. امام در طول جنبش پانزده خرداد و انقلاب اسلامی بحرانیترین دوران جنبش را از درون زندان و یا در تبعید هدایت و رهبری کرد و این رهبری یک رهبری منحصر به فرد در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام میباشد.
وقتی امام در پانزده خرداد سال 42 دستگیر شد، نه سازمان سیاسی مشخص بود که حرکتهای مردم را در بیرون سازماندهی کند و نه رهبری جایگزینی وجود داشت که در غیاب رهبر اصلی، هدایت مردم را به عهده بگیرد. اما مردم به خوبی میدانستند که باید چه کار کنند و چه نقاط حساسی را مورد هدف قرار دهند و چگونه با رژیم برخورد نمایند. عدهای به سمت کاخ مرمر، مرکز فرماندهی رژیم مشروطهی سلطنتی، عدهای برای تصرف رادیو، بلندگوی دروغ پراکنیهای رژیم شاه و عدهای هم به سوی ادارهی تسلیحات ارتش، مرکز تهیهی سلاحهای کشتار جمعی شاه و عدهای هم سازمان فرهنگی ایران و امریکا مرکز پشتیبانی و تغذیهی نظامهای دیکتاتوری و قلب نگهدارندهی نظام مشروطهی سلطنتی را مورد حمله قرار دادند. هر تحلیلگری با دیدن این حرکتها تصور خواهد کرد که حرکت مردم، یک حرکت سازمانیافتهی آهنین و از پیش برنامهریزی شده با رهبری مقتدری است که در قلب حرکت، حضور فیزیکی داشته و از نزدیک، وقایع و رخدادها و نحوهی عمل مردم را هدایت میکند، اما آنهایی که در دل نهضت بودند میدانستند که این رابطه و سازماندهیهای مربوط به آن مبتنی بر حضور فیزیکی رهبری در میان مردم نیست، یک پیوند قلبی مبتنی بر اعتقادات و آرمانهاست که فقط شاخصهی مرجعیت شیعه و در رأس آن رهبر فرهمندی چون امام خمینی است.
در چنین پیوندی خواستهی امام و امت یکی میشد، بدون اینکه نیازی به حضور فیزیکی یا ابلاغ رسمی آن وجود داشته باشد. مردم از قبل مراکز حساس و پایههای دوام دیکتاتوری را میشناختند و میدانستند که در یک جنبش اجتماعی که مبتنی بر آرمانهای دینی و رهبری مذهبی است، چه اهدافی را باید تعقیب نمایند. در طول نهضت امام خمینی از 15 خرداد سال 42 تا انقلاب اسلامی، این پیوند هیچگاه میان امام و امت قطع نگردید و این چیزی بود که نظام استبدادی شاه و شبه روشنفکران وابسته به آن، از درک آن عاجز بودند.
در جنبش اسلامی امام خمینی مردم، هر مکان، سازمان و رابطهای را که احساس میکردند به نوعی نشان از نمودهای ظاهری رژیم دیکتاتوری است، مورد تهاجم قرار میدادند، حتی کارخانهی پپسی کولا که در آن دوران معروف بود که متعلق به فرقهی ضاله و وابستهی بهاییه و یهودیها است و باشگاه ورزشی شعبان بیمخ که رگ و ریشههای آن در خدمت به دیکتاتوری قرار داشت و از آن به عنوان وسیلهای برای باجگیری، قدارهبندی و اذیت و آزار مردم استفاده میشد نیز در این حملات در امان نماند. گویی به مردم الهام میشد که به کجاها باید حمله کرد و ضربات را به کدام قسمت ارکان رژیم وارد ساخت. شاید یکی از دلایل کشتار عظیم 15 خرداد سال 42 و پشتیبانیهای رسانهای و خبر پراکنیهای بعدی آن مبتنی بر همین مسئله بود! رژیم احساس کرد مردم دقیقاً اهدافی را مورد حمله قرار میدهند که بقای نظام دیکتاتوری، وابسته به بقای آن اهداف بود. کاخ سلطنتی، رادیو، تسلیحات، ساختمانهای دولتی (عوامل اصلی بقای بورکراس رژیم شاهنشاهی)، پلیس و ارتش (ابزار سرکوب رژیم)، سازمان فرهنگی ایران و امریکا، مراکز وابسته به فرقههای ضاله و منحرف (نشان حضور اسرائیل و انگلیس در ایران) و خلاصه هر چیزی که رژیم دیکتاتوری پهلوی را روی پا نگه داشته بود.
همهی این اهداف خطوط مقدماتی جبههی جنگی بود که نظام دیکتاتوری شاه در مقابل مردم گشوده و امام در صحبتهای خود، همهی این خطوط را مورد تهاجم قرار داده بود. بنابراین نهضت پانزده خرداد در این مرحله، از قبل ساماندهی شده بود و دستگیری امام و حذف فیزیکی او از صحنهی مبارزات نه تنها تأثیری در حرکت مردم نداشت بلکه بهانهای برای ساماندهی جدیتر در مقابل نظام دیکتاتوری میشد و این دقیقاً همان اشتباهی بود که هر رهبر هوشمندی آرزو داشت، رقیب او مرتکب شود. رژیم شاه با دستگیری امام خمینی در پانزده خرداد این اشتباه فاحش را مرتکب شد و با دستگیریهای سراسری روحانیت، کشتار وحشیانهی مردم و اعلام حکومت نظامی در تهران و بسیاری از شهرستانها به طور جاهلانهای در سطح گستردهای با مراکز دینی، مرجعیت و مردم درگیر شد.
اعلام حکومت نظامی نه تنها وحشتی در دل مردم ایجاد نکرد، بلکه نهضت را وارد مرحلهی جدیدی نمود. وقتی نصیری جلاد معروف ساواک به عنوان فرماندار نظامی تهران اطلاعیهای صادر و در آن رفت و آمد در پایتخت و حومه را از ساعت 8 بعد از ظهر ممنوع کرد مردم به این اطلاعیه خندیدند. با وجودی که اطلاعیه بسیار تهدید آمیز... و در آن گفته شده بود:
برای حفظ امنیت و آسایش مردم تهران و تأمین آزادی کسب و کار ساکنان پایتخت، هیئت وزیران در جلسهی مورخهی پانزدهم خرداد ماه تصویب نمودند که در تهران و حومه مقررات حکومت نظامی برای مدت پنجاه روز برقرار گردد. وزارت جنگ مأمور اجرای مفاد این تصویبنامه میباشد...[13]
در پی تصویب حکومت نظامی از جانب دولت و اعلام آن از رسانههای گروهی فرمانداری نظامی طی اعلامیهای در سه ماده اعلام کرد:
چون به موجب تصویبنامهی هیئت دولت به منظور حفظ آرامش و امنیت عمومی و رفاه اهالی محترم پایتخت و حومه و جلوگیری از اعمال سوء و اخلالگری عناصر مفسده جو، مقرر است حکومت نظامی در تهران و حومه برقرار گردد و متن تصویبنامهی دولت نیز از رادیو به استحضار عامه رسیده است، اینک لازم میداند موارد زیر را جهت اطلاع اهالی محترم پایتخت اعلام و انتظار دارد که در حفظ نظم و آرامش با مأمورین انتظامی نهایت درجهی همکاری فرمایند:
1. از این تاریخ تا صدور اعلامیهی ثانوی از ساعت 22 تا 5 صبح عبور و مرور در شهر و حومه مطلقاً ممنوع است و چنانچه به دستور توقف مأمورین انتظامی توجه ننمایند به سوی آنان تیراندازی خواهد شد.
2. اجتماعات به کلی قدغن است و افراد و اشخاص حق توقف و اجتماع در معابر را نداشته و...
3. افرادی که شغل و کار آنها ایجاب میکند هنگام شب از خانه خارج شوند از قبیل اطبا، داروسازان و غیره باید اجازهی مخصوص از فرمانداری نظامی تحصیل نمایند...
فرمانداری نظامی تهران و حومه ـ سپهبد نصیری[14]
اما این تهدیدها و تدارکات نظامی برای اجرای آنها به جایی نرسید و با طلوع صبح هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشتهی تهران به پشتیبانی از امام و نهضت او به خیابانها ریختند و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به استقبال ارتش شاه و ماشینهای جنگی او رفتند و شعار مرگ بر شاه مسلمانکش، مرگ بر دیکتاتور خونخوار فضای پایتخت و حومه را پر کرد و بدینسان حماسهی 15 خرداد سال 42 به تاریخ تبدیل شد. تاریخی که بر تارک تحولات سیاسی ـ اجتماعی دوران اخیر ایران و جهان اسلام درخشید.
گزارشهای لحظه به لحظهی شهربانی و ساواک نشان میدهد که چگونه حماسهی پانزده خرداد به عنوان یک رخداد از هزاران رخداد این کشور تبدیل به تاریخ شد و با خود فصل جدیدی از دگرگونیهای اجتماعی ایران را در راه آزادی، استقلال و تأسیس حکومت مبتنی بر آرمانها و اعتقادات پایهریزی کرد:
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 35 : 8 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی، ساواک تهران، شماره 3
شرح خبر: قریب دویست نفر از دانشجویان دانشگاه مقابل دانشکدهی پزشکی تجمع کردند و در مورد اقدامات دولت و مقامات عالیه صحبت مینمایند و شعارهای مخالف میدهند. جمعیت آنها تدریجاً رو به تزاید است.
... ساعت 45 : 8 ـ 16/3/42
تعدادی جمعیت در بازار شعار پارچهای همراه داشته که یک طرف آن فارسی و طرف دیگر آن لاتین نوشته شده، لیکن متن آن تاکنون معلوم نگردیده است.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 46 : 8 روز 16/3/42
... دانشجویان اخلالگر، دانشکدههای حقوق و فنی و پزشکی را تعطیل نمودند... «تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد» متن شعار میباشد.
... تاریخ: 16/3/42
ساعت: 50 : 8
گوینده: افراشته
گیرنده: نادری
وسیله ارتباط: تلفن
موضوع: اجتماع در جلوی بازار
در داخل بازار تجمع زیادی وجود دارد. در خیابان بوذرجمهری، سبزهمیدان، جلوی وزارت کشور نیز اجتماع مردم زیاد است. مأمورین انتظامی به قدر کافی وجود ندارد. تمام دکاکین مناطق فوق بسته است.
... تاریخ: 16/3/42
ساعت: 15 : 9
گوینده: افراشته
گیرنده: شیخان
در جلوی بازار عدهی زیادی اجتماع نموده و با چوب و چماق مجهز میباشند و فقط ...عدهی کمی پاسبان وجود دارد و از سرباز خبری نیست. اوضاع باز خوب نیست و اجتماعکنندگان تصمیم دارند مانند روز قبل شروع به تظاهرات نمایند.
... تاریخ: 16/3/42
ساعت: 25 : 9
گوینده:...
گیرنده: نادری
...
در جلوی بازار اجتماع خیلی زیاد است. پارک شهر مجدداً شلوغ شد. در جلوی بوذرجمهری تیراندازی شروع گردید. به ساواک تهران اطلاع داده شد.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 30 : 9 ـ 16/3/42
منبع خبر: ساواک تهران
شرح خبر: دانشجویانی که به داخل دانشگاه رفته بودند در مقابل دانشکدهی علوم، اجتماع و دانشجو هاشم سلطانی برای آنها سخنرانی و شعار میدهند: «تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد» «مرگ بر دیکتاتورها».
در همین ساعت، بیست نفر از طرف درب جنوبی به مقابل دانشکدهی علوم آمده و گفتند پلیس وارد شد. مجتمعین بلافاصله از دربهای دانشگاه متواری شدند.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 35 : 9 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی از ساواک تهران، شماره 13
شرح خبر: در دانشکدهی پلیتکنیک شعاری به مضمون «مرگ بر این دیکتاتور خونآشام» نصب گردیده و دانشجویان دانشکدهی مزبور مشغول تحریک سایرین هستند که تظاهراتی انجام و در صورت امکان دبیرستان البرز و دانشکدههای همجوار خود را به تظاهرات وارد نمایند.
... تاریخ و ساعت وصول خبر:35 : 9 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی از ساواک تهران، شماره 14
شرح خبر: در حدود 150 نفر دانشجو در مقابل درمانگاه دانشگاه که در بالای زمین ورزش واقع شده اجتماع نمودند و دو نفر از دانشجویان بقیه را وادار مینمایند که به کمک مردم مسلمان بشتابند و دانشجویان آمادگی خود را برای راه انداختن آتشسوزی اعلام و در نظر دارند به سمت بازار عزیمت نمایند.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 55 : 9 روز 16/3/42
منبع خبر: سرکار سرگرد احمدی
شرح خبر: طبق اطلاع رسیده عدهای در حدود دو یا سه هزار نفر به دستجات کوچک و متفرق از خیابانهای مختلف به طرف پپسیکولا میروند. کلانتر با عده 13 نفر پاسبان و ژاندارم به محل میرود و تقاضای کمک دارد.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 45 : 10 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی از ساواک تهران، شماره 15
شرح خبر: بهطوری که خبر دادند در ساعت 9 صبح یک نفر در چهارسوق کشته شده و این جنازه فعلاً در مسجد سید عزیزاللّه است و جمعیت در این مسجد فوقالعاده زیاد است و اگر متفرق نشود در بازار شروع به تظاهرات خواهد کرد.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 00 : 11 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی از ساواک تهران، شماره 16
شرح خبر: بهطوری که اطلاع از کرج میرسد عدهای در حدود صد نفر از دانشجویان دانشکدهی کشاورزی در محوطهی دانشکده به حرکت در آمده و شعارهای زنندهای علیه اعلیحضرت همایونی میدهند و الساعه به طرف درب خروجی دانشکده در حرکتند.
تاریخ و ساعت وصول خبر: 10 : 11 روز 16/3/42
منبع خبر: آقای احدی از ساواک تهران
شرح خبر: پیرو گزارش قبلی جنازهای که از چهارسوق کوچک به مسجد سید عزیزاللّه حمل شده مربوط به سید مرتضی مجتهدزاده معمم میباشد که به وسیلهی چهار گلوله از پشتبام مسجد به او شلیک شده است. فعلاً عبا و عمامهی سید مرتضی را به روی او کشیده و جمعیت بتدریج به اطراف او جمع میشوند.
تاریخ: 16/3/42 ساعت: 12 روز: پنجشنبه ماه: خرداد
گوینده: مأمورین ویژه
گیرنده: بخش 312
وسیله ارتباط: تلفن
موضوع: تیراندازی بدون جهت مأمورین
اطلاع تأیید شده حاکی است (که) بعضی از مأمورین نظامی حتی در خیابانهای خلوت شهر هنگام عبور با جیپ یا وسیلهی نقلیه خود، بدون جهت به طرف عابرین پیادهرو شلیک میکنند. در چند نقطه مأمورین ناظر این جریان بودهاند، و همچنین خبر میرسد مأمورین انتظامی حتی در موقعی که تظاهرات خاتمه یافته و عابرین به علت مسدود شدن راهها اجباراً آرام در پیادهروها ایستادهاند، با سرنیزه و شلیک گلوله به طرف آنها حمله میکنند و به این ترتیب عدهای از اطفال و عابرین بدون جهت کشته یا زخمی شدهاند.
بهطوری که... کسب اطلاع شده مقارن ظهر روز 17/3/42 در جادهی کرج، بین پپسیکولا و میدان 24 اسفند، تظاهرات کنندگان یک جیپ استیشن پلیس را آتش زدند و رانندهی آن را نیز کشتهاند. ضمناً تظاهرات کنندگان قصد حمله و تصرف کلانتری 12 را داشتهاند ولی به وسیلهی مأمورین کلانتری دفاع شده و بالنتیجه عدهای کشته شدهاند.
... تاریخ حادثه: 18/3/42
ساعت: 45 : 8
دانشجویان دانشگاه، دانشکدهها را ترک نموده و عدهای در حدود 300 نفر در مقابل دانشکدهی علوم، اجتماع کرده و شعار میدهند: «درس بر ما حرام است».
... تاریخ حادثه: 18/3/42 ـ ساعت 00 : 9
دانشکدهی فنی و حقوق تعطیل شده و دانشجویان خارج شدند و در حال حاضر عدهای در حدود هفتاد نفر جلوی دانشکدهی دندانپزشکی مشغول دادن (این) شعار هستند: «شاه خائن نمیخواهیم» این عده به دانشکدهی دندانپزشکی وارد شده، آنجا را نیز تعطیل کردند.
...تاریخ: 18/3/42
ساعت:10 : 9
گوینده: ساواک تهران
گیرنده: ادارهی یکم عملیات
...شیخ جواد دولابی که در مسجد ولیعصر (واقع) در خیابان دولاب نماز جماعت میخواند در روز یازدهم محرم کفن به گردن کرده بود و تقریباً هزار نفر همراه او به خیابان شهباز آمده بودند. فعلاً دستور داده که برای روز هفته شهدا باید ایستادگی کرد و مثل دیگران یا کشته شد، یا زندان.
وضع عمومی بازار متشنج به نظر میرسد، بدین ترتیب که مغازهها عموماً بسته و دستههای 30 نفری در فاصلههای متوسط متوقف یا در حرکتند. به نظر میرسد که منتظر اجرای برنامهای باشند... عموم دستفروشان بازار با وجودی که دکههای خود را بستهاند کنار چوبهای چادر خود آماده ایستادهاند...
...تاریخ: 18/3/42
ساعت: 20 : 9
گوینده: ساواک تهران
گیرنده: ادارهی یکم عملیات
... دانشجویان در نظر دارند بهطور دمونستراسیون در دانشگاه حرکت نمایند. در حال حاضر شعار دانشجویان: «دانشگاه تعطیل است، تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد» میباشد.
تاریخ: 18/3/42
ساعت: 10 : 11
دانشجویان دانشکدهی کشاورزی کرج در حال حاضر متفرقند. شعار صبح دانشجویان این بوده است:
1ـ درود بر روان شهدای روز چهارشنبه و پنجشنبه، 2ـ زنده و پاینده باد خمینی، 3ـ تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد.
ساواک تهران
پانزده خرداد، افول تمثال نظام مشروطهی سلطنتی و دیکتاتوری در ایران:
پانزده خرداد فصل جدیدی از تاریخ تحولات دوران معاصر قلمداد شده است و محققین و مورخین آن را سرآغاز افول تمثال نظام مشروطهی سلطنتی و دیکتاتوری در ایران دانستهاند. امام خمینی(ره) از بدو ورود به صحنهی مبارزات مردم ایران بر خلاف روشهای پیشینیان، آرمان سقوط نظام شاهنشاهی و تأسیس حکومت اسلامی در سر داشت. لذا از همان ابتدا وجاهت عقلی و شرعی پایههای مشروعیت نظام مشروطهی سلطنتی و شبه روشنفکری وابسته به آن را مورد تردید قرار داد. این روش به طور کلی پشتوانههای عقلی و مذهبی رژیم پهلوی را متزلزل و راهی برای دفاع عقلی و شرعی از آن باقی نمیگذاشت. نظام شاهنشاهی از زمان ورود امام به صحنهی مبارزات سیاسی تا دوران سقوط، دلهرهی مشروعیت عقلی و شرعی را به عنوان کابوسی دردآور به همراه داشت و همین کابوس نه تنها منطق عقلی رژیم را در برخورد با مرجعیت، دین و آرمانهای مردم زایل کرد حتی منطق تاریخی این رژیم را در چشم انداز دویست سالهی اخیر ایران کور کرد. با وجودی که شبه روشنفکران وابسته به نظام مشروطهی سلطنتی و الیگارشی رژیم پهلوی دیده بودند که در رأس همهی نهضتهای سیاسی ـ اجتماعی دوران معاصر ایران حضور روحانیت و مرجعیت و نهادهای دینی یک رکن اساسی از ارکان تحولات ایران بود و هیچ دیکتاتوری نتوانسته بود این حضور و رابطه را مورد تردید قرار داده یا تضعیف کند. اما در پانزده خرداد سال 42، رژیم آن خطاهای تاریخی را مرتکب شد و پس از دستگیری امام و کشتارهای عظیم پانزده خرداد... به همان ابزارهای پوسیده و شناخته شدهی فرار به جلو و دروغ پردازی و صحنه سازیهای شبه تاریخی توسل جست. در اینجا نمونههایی از این دروغ پردازیها که نشان از استیصال نظام شاهنشاهی و فقدان منطق عقلی، تاریخی و شرعی این رژیم بوده و تا قبل از پانزده خرداد در هالهای از عوامفریبیهای مذهبی و تاریخی قرار داشت، آورده میشود:
1.گندهترین دروغ نظام مشروطهی سلطنتی انتساب نهضت امام خمینی (ره) به تحریکات خارجی آن هم به ارتش سرخ شوروی و کمونیستهای بیدین بود. این دروغ تاریخی را شاه در نطق 17 خرداد 42 در همدان اظهار کرد:
... در چهارشنبه پانزدهم خرداد ارتجاع سیاه چه کرد؟ کتابخانهی پارک شهر را آتش زد، یعنی هرچه که مطابق علم و سواد و احتیاجات امروز باشد به درد او نمیخورد... ارتجاع سیاه به اتوبوسهایی که دختران دانش آموز را حمل کرد، حمله کرد... ارتجاع سیاه به زنهای بیدفاع در خیابانهای تهران حمله کرد... ارتجاع سیاه در آن روز لوله کشی آب را خراب کرد، برای اینکه لابد آب تصفیه شده خوردنش حرام است و آب جوی کثیف لابد آن مباح است...[15]
نیز ادعا کرد که:
... بلوای پانزدهم خرداد 1342 بهترین نمونهی اتحاد نامقدس ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ بود... اوباشان یا فریب خوردگانی که در این بلوا شرکت داشتند چه کردند؟ در خیابانهای تهران به زنهای بیدفاع حمله بردند، اتومبیلهای حامل دختران دانش آموز را شکستند، کتابخانهی پارک شهر را آتش زدند، ورزشگاه را خراب کردند، مغازههای مردم را به تاراج بردند...[16]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نویسنده معروف آمریکایی شعرش را به مردم غزه تقدیم کرد
جنگیرها از چه روشهایی برای فریب استفاده میکنند
ادای احترام سردار قاآنی به مقام شهید یحیی سنوار
فیلم مقاومت راوی جنایات امروز صهیونیستها باشد
شهادت سنوار باعث توقف مقاومت نخواهد شد
عملیات بی سابقه
سفر قالیباف به لبنان پیامهای بسیاری داشت
خطری نبود، خطری نیست
مسابقه ادبی دلنوشته برای سید عزیز مقاومت، سیدحسن نصرالله
[عناوین آرشیوشده]