سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپاسگزاری دانشمند بر دانشش، به کار بستن و بذل آن به اهلش است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 89 خرداد 18 , ساعت 8:14 عصر

با سلام

 سخنرانی امام خامنه ای روحی فداه در نماز جمعه 14 خرداد 1389

 

 

 

در بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)
21 جمادى‌الثانى 1431

 خطبه‌ى اول‌


    بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

و الحمد للَّه ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نتوکّل علیه و نستغفره و نتوب الیه‌ و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته‌ بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین‌ سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین‌ و صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و دعات الى اللَّه‌
  اوصیکم عباد اللَّه و نفسى بتقوى اللَّه‌

بقیه در ادامه مطلب بخوانید...

 

همه‌ى برادران و خواهران عزیز نمازگزار را توصیه میکنم به رعایت تقوا؛ که خداى متعال میفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا. یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم و من یطع اللَّه و رسوله فقد فاز فوزا عظیما».(1) تقواى الهى را در رفتار، در گفتار، حتّى در پندار خود باید رعایت کنیم؛ یعنى مراقب باشیم در رفتار خود، در کردار خود، در گفتار خود، ذره‌اى از رضاى الهى و حق، تعدى و تجاوز نکنیم. امیدوارم خداوند متعال به این بنده‌ى حقیر توفیق بدهد که امروز بتوانیم با تمسک به این اصل اساسى قرآنى - یعنى سخن گفتن بر اساس تقوا - عرایض خود را عرض کنیم.

 این روزها ایام عید ولادت صدیقه‌ى کبرى‌ و فاطمه‌ى زهرا، بانوى دو عالم، سیده‌ى نساء عالمین (سلام اللَّه علیها) است. از روح ملکوتى این بنده‌ى خالص الهى مدد بگیریم و ان‌شاءاللَّه این نماز جمعه را که به مناسبت بیست و یکمین سالگرد رحلت امام راحل (رضوان اللَّه تعالى علیه) است، با احترام و تکریم به مقام این آیت عظماى پروردگار برگزار کنیم و یاد و نام مبارک و ماندگار امام بزرگوارمان را همچنان که در این بیست و یک سال، ملت ما به بهترین وجهى در دل و جان خود، در زبان خود، در فضاى زندگى خود حفظ کرده‌اند، باز هم حفظ کنیم و به پیش ببریم.

 امروز درباره‌ى امام بزرگوار در خطبه‌ى اول عرایضى را عرض میکنم؛ نگاه به امام از منظر یک شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلى همه‌ى تحولات بزرگ اجتماعى - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیرى‌هاى اصلى این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعى است که هدفهائى دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیرى باید حفظ شود. اگر جهتگیرى به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعى صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سوره‌ى مبارکه‌ى هود، خداى متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر».(2) پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنى پایدارى؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطه‌ى مقابل این حرکت مستقیم در این آیه‌ى شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنى سرکشى؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانى که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مرحوم علامه‌ى طباطبائى بزرگوار در تفسیر المیزان میفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانه‌ى رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبىّ بالذّکر». در درجه‌ى اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار میدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوى است که پیغمبر اکرم درباره‌ى سوره‌ى هود فرمودند: «شیّبتنى سورة هود»؛ سوره‌ى هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشى از سوره‌ى هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیه‌ى مبارکه است؛ به خاطر تشدیدى که در این آیه هست. در حالى که در یک جاى دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»،(3) اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختى است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیرى‌ها و منحرف شدن از راه اصلى - که هویت اصلى هر انقلابى به آن جهتگیرى‌هاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیرى‌هاى اصلى است - بکلى راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهاى خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیرى‌ها تدریجى است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیرى با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویه‌هاى خیلى کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصله‌ى راه اصلى - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبه‌روز بیشتر میشود. این یک جهت است.

 جهت دیگر این است که آن کسانى که در پى تغییر هویت انقلاب بر مى‌آیند، معمولاً با پرچم رسمى و با تابلو جلو نمى‌آیند؛ آنچنانى حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند؛ حتّى گاهى به عنوان طرفدارى از حرکت انقلاب، یک اقدامى میکنند، یک اظهارى میکنند، کارى میکنند، زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیرى خود بکلى دور مى‌افتد، برکنار میشود.

 براى اینکه این جهتگیرى غلط و این انحراف اتفاق نیفتد، احتیاج به شاخصهاى معینى هست. باید سر راه، شاخصهائى وجود داشته باشد. اگر این شاخصها بود، روشن بود، واضح بود، در معرض دید مردم بود، انحراف اتفاق نمى‌افتد؛ اگر کسى هم در جهت انحراف کار کند، از نظر توده‌ى مردم شناخته میشود؛ اما اگر شاخصى وجود نداشت، آن وقت خطر جدى خواهد شد.

 
خوب، شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلى مهم است. سى سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سى سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمى‌نشیند؛ سعى میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم.

 من عرض میکنم
بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص براى ماست. اگر این تشبیه با همه‌ى فاصله‌اى که وجود دارد، به نظر برسد، عیبى ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فى رسول‌اللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر».(4) خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیه‌ى شریفه‌ى دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه»؛(5) ابراهیم و یاران ابراهیم اسوه‌اند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شده‌اند تا کسى نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیه‌ى شریفه.






لیست کل یادداشت های این وبلاگ