سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه با دانش خود به پیکار با نادانی اش برخیزد به بالاترین خوشبختی می رسد [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 94 خرداد 9 , ساعت 10:44 صبح

در روز 18 خرداد 42 اداره‌ی دادرسی ارتش با تشکیل جلسه‏ای قرار صادر شده از طرف بازپرس(1) لشکر (1) گارد مبنی بر بازداشت موقت امام را به اتفاق آرا تأیید کرد. رأی صادر شده چنین است:

جلسه‌ی اداری دادگاه عادی به استناد مدلول ‌ماده‌ی 166 قانون دادرسی و کیفری ارتش ساعت 1200 روز 18/3/42 به ریاست سرهنگ ستاد خسرو پرویزی و به کارمندی سرهنگ مهندس مصطفی ایروانی توپچی‏باشی و سرهنگ ستاد احمد اخوان ذاکری تشکیل، پس از بررسی دقیق محتویات پرونده‌ی مقدماتی که علیه غیر نظامی روح‏اللّه الموسوی خمینی متهم به اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با توجه به اعمالی که اخیراً صورت گرفته و با رعایت مفاد پی‏نویس تیمسار دادستان ارتش در برگ 12 و اهمیت بزه هیأت دادرسان به اتفاق آرا قرار مورخه 15/3/42 صادره از طرف بازپرس(1) لشکر گارد مبنی بر بازداشت موقت متهم مزبور را تأیید و اعلام می‏دارد...
امام حدود 19 روز یعنی تا تاریخ 4 تیرماه 42 در این زندان به سر برد. آنگاه به پادگان عشرت‏آباد منتقل شد و به مدت 24 ساعت در یک سلول که هوای آزاد در آن جریان نداشت گذرانید.
همزمان با دستگیری امام، آقای قمی از مشهد و آقایان محلاتی و دستغیب از شیراز دستگیر و به تهران گسیل شدند.
در پی دستگیری امام بی‏درنگ تلگرامی از ساواک قم به تهران مخابره شد. متن تلگرام چنین است:
تیمسار ریاست ساواک
خیلی خیلی خیلی فوری
با اقداماتی که شب گذشته انجام گردیده است، بیم آن می‏رود که روز جاری در قم تظاهراتی به نفع خمینی انجام گردد. یک گروهان سرباز گارد که فعلاً در قم هستند اجازه‌‌ی هیچ‏گونه اقدامی را ندارند و استعداد شهربانی قم نیز برای جلوگیری از حوادث بسیار کم است.
199 / 15/3/42 ـ بدیعی[7]
رئیس شهربانی قم نیز تلگرامی به شهربانی کل کشور، اداره‌ی اطلاعات مخابره کرد. در این تلگرام آمده بود:

ساعت 4 صبح امروز آیت‏اللّه خمینی وسیله‌ی مأمورین ساواک مرکز به سرپرستی سرکار سرهنگ مولوی دستگیر و به مرکز برده شد. برای پیش‏بینی و جلوگیری از حوادث احتمالی استدعای صدور آموزش لازم به گردان مستقر در قم را دارد.
819/5 / 15/3/42 ـ سرهنگ پرتو[8]
گزارشات مذکور نشان می‌دهد که رژیم شاه تصور می‌کرد با خارج کردن رهبری جنبش از قم و دستگیری او، جامعه دچار تزلزل و تردید شده و صدای نهضت خاموش خواهد شد. اما غافل بودند که نوع رهبری امام خمینی از جنس رهبری‌های حزبی و گروهی نیست که با خارج شدن رهبر و سخنگوی حزب از صحنه‌ی سیاسی‌، ارکان و سازمان آنها از هم بپاشد.
خبر توقیف امام، برق‌آسا و بدون هیچ سازماندهی سیاسی و حزبی نه تنها در قم بلکه در سراسر ایران پیچید و توفانی از خشم مردمی را برانگیخت. این خشم را می‌توانیم در گزارشات رسمی نامداران نظامی و انتظامی و ارکان رژیم پهلوی به خوبی مشاهده کنیم.
در گزارش شهربانی قم گوشه‏هایی از رویدادهای خونین 15 خرداد آن شهر این‌گونه بازگو شده است:

... پیرو شماره 819/5 ـ 15/3/42 و 896/5 ـ 20/3/42 پس از دستگیری (خمینی) از ساعت پنج صبح روز 15/3/42 از تمام محلات و کوچه‏های شهر، جمعیت کثیری در حدود چهل هزار نفر از زن و مرد و بچه که اکثراً به اسلحه‌ی سرد مسلح بوده به طرف صحن مطهر و خیابان‌های اطراف آن به حالت اجتماع به حرکت درآمده و با شعارهای «وامحمدا، آقا را دستگیر کردند»، «یا مرگ یا خمینی» هر آن به شدتِ تظاهرات و فعالیت آنان افزوده می‏شد. با توجه به مفاد گزارشات مراتب زیر به عرض می‏رسد:
1ـ بلافاصله با توجه به احساسات تحریک شده‌ی مردم و قلت نیرو، پاس‏ها را جمع‏آوری و به کلانتری‏ها دستور آماده باش و در صورت لزوم دفاع داده شد.
2ـ از سرکار سرهنگ (2) خواجه‏نوری فرماند‌ه‌ی گروهان مستقر در شهربانی و همچنین هنگ ژاندارمری استمداد شد که پاسخ دادند بدون دستور از مرکز و فرماندهی نمی‏توانند اقدامی بنمایند.
3ـ ساعت 30/5 مراتب تلفناً به اداره‌ی اطلاعات اعلام و تقاضای نیرو و صدور دستور به فرماندهی واحد نظامی و ژاندارمری گردید.
4ـ هنوز ساعت از 15/8 تجاوز نمی‏کرد که صدای شلیک گلوله‏های پی‏درپی در حدود کلانتری (3) در شهر و محوطه‌ی شهربانی طنین‏انداز گردید و بلافاصله از کلانتری (3) تلفناً اطلاع داده شد: پس از عبور گردان سرباز از جلوی کلانتری و حرکت به طرف شهربانی جمعیت متراکم در آنجا که به طرف شرکت نفت می‏رفتند، عده‏ای به گردان و عده‏ای با چوب و چماق و چاقو به کلانتری حمله‏ور گردیده تا روی پله‏های داخل کلانتری به جلو آمده سایبان و تابلوی کلانتری و تعدادی دوچرخه‌ی مأمورین را خرد[9] و با سنگ به مأمورین حمله‏ور، مأمورین برای دفاع و ارعاب مهاجمین مبادرت به تیراندازی هوایی نموده و نیز در حین حمله به کلانتری عده‏ای به افراد گردان حمله و عده‏ای از آنان را مجروح و آمبولانس نظامی که در آخر ستون حرکت می‏نموده آتش زده و به کامیون‏های حامل نیرو، با چوب و سنگ و غیره آسیب رسانده قصد حمله و خلع سلاح سربازان گردان را داشته و با اخطار مکرر فرمانده‌ی گردان (سرکار سروان بهروزی) از عمل خود دست برنداشته که فرمانده‌ی گردان نیز قبل از رسیدن به شهربانی در خیابان شاه برای تفرقه‌ی جمعیت و نجات خودروها و سربازان، مبادرت به تیراندازی کرده که در نتیجه عده‏ای مجروح و مقتول می‏گردند.
5ـ چون کلانتری (3) تقاضای کمک فوری داشت از طرفی بیم آن می‏رفت که جمعیت به دوایر دولتی حمله‏ور گردند، لذا سروان جوادی (سرکلانتری) به اتفاق عده‏ای پاسبان مسلح برای مراقبت ادارات دولتی و سروان هوشمند به اتفاق سی نفر سرباز برای کمک به کلانتری (3) و خارج نمودن کلانتری از مخاطره، اعزام؛ در خیابان ایستگاه حدود چهارراه شاه غفلتاً سروان جوادی و مأمورین مورد حمله‌ی قسمتی از جمعیت قرار گرفته در نتیجه سروان جوادی و عده‏ای از مأمورین مجروح ناچار با تیراندازی هوایی جمعیت را متفرق و به مراقبت محل‏های ذکر شده پرداخته‏اند.
6ـ در همین موقع عده‏ای که از ده هزار نفر متجاوز بوده به طرف شهربانی در حرکت و با دادن شعارها و تحریک احساسات مردم به قتل و کشتار مأمورین پلیس و تخریب و آتش زدن عمارت شهربانی که بدون درب می‏باشد، تا حدود پنجاه متری شهربانی نزدیک شده با آرایشی که قبلاً با تعداد قلیلی سرباز و پاسبان گرفته شده بود پس از اخطار با بلندگو به مردم و نصایح لازم چون متفرق نشده و به طرف سربازان و پلیس با قمه و قداره و چاقو و خنجر و چوب و سایر آلات برنده و حلب‏های نفت و بنزین قصد حمله داشته، در نتیجه ستوان یکم دبیرزاده افسر اعزامی از مرکز از ناحیه‌ی لب مجروح و بلندگوی دستی آسیب دیده ناچاراً با شلیک چند تیر هوایی از طرف ستوان دبیرزاده و سرهنگ (2) خواجه نوری مردم عقب‏نشینی و تا حدود چهارراه آذر رانده شدند. در همین موقع گردان اعزامی علی‏آباد پس از زد و خورد و شکستن محاصره‌ی مردم در چهارراه شاه به طرف شهربانی حرکت، مهاجمین با دیدن گردان اعزامی متفرق و به طرف صحن حرکت نمودند.
7ـ در صحن که از صبح جمعیت انبوهی مجتمع و در مسجد اعظم نیز در حدود چهار هزار نفر زن با داشتن قمه و قداره در زیر چادرها برای رساندن به آشوب‌گران آماده بودند. بدواً ابوالقاسم وکیلی و عده‏ای دیگر... با سخنرانی خود مردم را تحریک... سپس سید مصطفی خمینی پسر خمینی صحبت و با آمدن آیات و اقداماتی که به عمل آمد، مردم به تدریج از صحن متفرق شدند.
8ـ از ساعت 10 که ژاندارمری نیز نیروی کمکی خود را اعزام داشت و با تقویت نیروی کلانتری‏ها و اقدامات سریع و عاجلی که به عمل آمد و با استقرار سربازان و پلیس و ژاندارم در نقاط حساس و مانور جت‏های جنگنده که در ارتفاع کم پرواز می‏کردند و باعث ارعاب مجتمعین و مردم شده بودند به تدریج بدون زد و خورد و درگیری، مردم متفرق و آرامش نسبی برقرار گردید.
9ـ در مورد مجروحین و مقتولین فوراً به وسیله‌ی آمبولانس و ماشین‏های دیگر اقدام سریع معمول و مجروحین به بیمارستان نکویی و فاطمی اعزام و طبق دستور صادره در مورد مقتولین با تشریفات قانونی اقدام لازم معمول گردید.... [10]
رئیس شهربانی قم ـ سرهنگ پرتو[11]
رئیس شهربانی قم طی تلگرامی درخواست می‌کند:

فرماندهی هنگ ژاندارمری شهرستان قم
خواهشمند است دستور فرمایید هر چه زودتر دسته‌ی گاز اشک‏آور آن هنگ را به منظور کمک به کلانتری (3) اعزام فرمایند. زیرا کلانتری در محاصره می‏باشد.
رئیس شهربانی قم ـ سرهنگ پرتو
در گزارش دیگر شهربانی آمده است:
ساعت 15/8 صبح روز 15/3/42 در حالی که... کامیون‏های حامل سرباز از خیابان تهران به طرف شهر حرکت می‏کردند، ابتدا جمعیت انبوهی که در خیابان‌ها و کوچه‏های اطراف خیابان تهران تجمع داشتند با چوب و سنگ به طرف ماشین‏های سربازان حمله و یک آمبولانس ارتشی که در عقب کامیون‏ها در حرکت بود در بین جمعیت گرفتار؛ طبق اطلاع، سرنشینان آمبولانس توسط جمعیت مجروح و آمبولانس مزبور را آتش زدند... و طبق اطلاع در چهارراه شاه و در نزدیکی پل حضرتی بین سربازان و مردم تصادفی رخ داده که منتهی به تیراندازی توسط سربازان شده است.
در حمله‏ای که توسط جمعیت به کلانتری شد... چند نفر از مأمورین کلانتری به اسامی: 1ـ سرپاسبان شکوهی، 2ـ سرپاسبان(1) محمدقاسم جلالی، 3ـ پاسبان شماره(6) آبیار، 4ـ پاسبان رجبی، 5 ـ سرپاسبان(3) ظهرابی، به وسیله سنگ و چوب از طرف جمعیت مضروب و نیز پاسبان شماره(109) به نام بی‏طرف با چاقو مجروح گردید...
ساعت 12 ظهر سرکار ستوان یکم منظوری و سرکار ستوان دوم خیرخواه با معیت 30 نفر سرباز جهت برقراری نظم و جلوگیری از حملات احتمالی به کلانتری(3) وارد و اکنون در کلانتری آماده می‏باشند...
کلانتری بخش (3) ـ سروان جهانگیری ریاست شعبه اطلاعات 192/3 ـ 15/3/42

از صبح روز جاری شهر متشنج و چون حدود کلانتری(3) صدای شلیک تیر به گوش می‏رسید، به فرموده برای روشن شدن قضیه و تقویت کلانتری(3) به طرف [آن] حرکت و سربازان مشغول تیراندازی بودند. چون جمعیت به طرف کامیون هجوم آوردند، مأمورین برای ارعاب مردم مهاجم 13 تیر شلیک هوایی کرده و این‌جانب مجروح که شرح جریان، صورت مجلس، یک نسخه آن به پیوست ارسال که به عرض برسد.
سروان جوادی

صورت مجلس:
ساعت 15/8 روز 15/3/42 که کامیون‏های حامل سرباز از خیابان تهران به طرف شهر در حرکت بودند جمعیت کثیری به طرف ماشین‏های ارتشی حمله و با سنگ و چوب به آنها پرتاب و سپس با شعارهایی به نفع خمینی به طرف کلانتری حمله... که مأمورین ناچاراً مشغول تیراندازی هوایی شدند و در نتیجه سرپاسبان حسین صمدی هفت تیر، سرپاسبان بیگدلی ده تیر و پاسبان شماره(60) محمد آبیار پنج تیر و عباسعلی پاسبان(150) دو تیر و حسین گودرزی شش تیر و رحمت‏اللّه بی‏طرف(109) پنج تیر و سرپاسبان اهل‏علی پنج تیر و سرپاسبان تهرانی سه تیر و حسین ابراهیمی پنج تیر که جمعاً چهل و هشت تیر فشنگ برنو تیراندازی شده و اشخاصی که به طرف کلانتری حمله‏ور شده بودند در حدود چهار هزار نفر بودند... و به علت قلّت مأمور در داخل کلانتری مواجهه و مقابله با این جمعیت کثیر امکان نداشت. فقط موفق به حفظ کلانتری و حفظ جان مأمورین و سلاح‏ها و اثاث دولت و جلوگیری از خونریزی در محوطه به عمل آمد... و با حضور مأمورین کمکی مهاجمین متواری شدند...
تلگرام زیر از شهربانی کل کشور به قم مخابره شد:

شهربانی قم 2476/23320/5 ـ 15/3/42 ـ خیلی خیلی فوری
... موضوع تیراندازی در کلانتری بخش (3) و آخرین وضعیت قم را فوراً رمزاً گزارش دهید.
ضمناً سرکار و مأمورین مربوطه متفرق نشوید. در آنجا باشید تا تیمسار مبصر به قم برسد.
سرهنگ صمدیان‏پور

شهربانی تهران نیز در گزارش خود از قم خبر داده است:
... اطلاع رسیده از قم حاکی است یک جیپ نظامی آتش زده شده، خسارت کم است، مجروح چند نفر و حال آنها خوب است. مقتول 6 نفر و مجروح 24 نفر، تیراندازی قطع شده، محاصره‌ی کلانتری شکسته شده، پسر خمینی برای جمعیت سخنرانی کرده و گفته مردم متفرق شوند.
خبر دستگیری امام، تلفنی به مقامات برجسته‌ی روحانی، ملی و سیاسی پایتخت رسید. ساعتی بعد، این خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد. توده‏های مسلمان با شنیدن این خبر از خانه‏ها بیرون ریختند، مغازه‏ها و دکاکین تعطیل شد. شور و غلغله همراه با قهر و خشم و غضب سراسر پایتخت را فراگرفت. دانشجویان کلاس‏ها را ترک گفته در محوطه‌ی دانشگاه به تظاهرات پرداختند. واکنش بازداشت امام خمینی در تهران قبل از هر جای دیگر در دانشگاه بروز کرد. دانشجویان با تظاهرات دسته‏جمعی و شعارهای انقلابی از دانشگاه خارج شدند و دامنه‌ی تظاهرات را به خیابان‌ها کشانیدند و با فریاد: «خمینی را آزاد کنید» شور و احساسات توده‏هایی را که هنوز از دستگیری امام بی‏خبر بودند برانگیختند. پلیس دانشگاه را تعطیل کرد و با تانک و توپ در محاصره قرار داد.

بارفروشان تهران به محض دریافت خبر دستگیری امام دست از کار کشیده با چوب و آهن و کارد و... دست به تظاهرات خشم‏آگین زدند. رئیس پلیس تهران طی تماسی تلفنی با طیب، درخواست کرد که میدانی‏ها را از تظاهرات ضد دولتی باز دارد، لیکن شادروان طیب پاسخ داد که تظاهرات جنبه‌ی مذهبی دارد و برای او ممکن نیست که بتواند مردمی را که روی مبانی مذهبی به‏ پاخاسته‏اند از حرکت باز دارد.
دامنه‌ی تظاهرات گسترش یافت، تظاهرات کنندگان خشمگین با هدف سرنگونی رژیم شاه به ‏پاخاسته بودند و در راه تسخیر مراکز دولتی و تصرف اداره رادیو و تسلیحات ارتش با همه‌ی نیرو تلاش می‏کردند. رژیم شاه که پایه‏های لرزان سلطنت خود را در خطر می‏دید، به خونریزی وحشتناکی دست زد و از کشته‏ها پشته ساخت. میزان قساوت و وحشی‌گری به پایه‏ای بود که برخی از درجه‏داران و سربازانی که برای سرکوب خونین مردم به خیابان‌ها آورده شده بودند، در بازگشت به پادگان اشک می‏ریختند.
مأموران شهربانی و ساواک رویدادهای روز 15 خرداد 42 در تهران را لحظه به لحظه گزارش کرده‏اند. برخی از آن گزارش‏ها که از اهمیت بیشتری برخوردار است به ترتیب ساعت گزارش در پی آمده است:
... ساعت: 45 : 9
منبع خبر: سرگرد صادقی

شرح خبر: مأمورین در یک زد و خورد شدیدی روبه‏رو شده، کلانتر بازار مجروح شده، رئیس پلیس دستور تیراندازی داده...
... ساعت 15 : 10
... جمعیت فوق‏العاده زیاد شده، از سه راه سیروس تا جلوی وزارت کشور مردم اجتماع دارند. در حدود صد پلیس زخمی شده و چند ماشین پلیس را شکستند. تعداد پلیس خیلی کم است و قادر به حفظ نظم منطقه نیست.
... ساعت 35 : 10
منبع خبر: سرگرد صادقی

شرح خبر: سربازها عقب‏نشینی نمودند، مردم به ماشین‏های آتش‏نشانی حمله نمودند، سرگرد صادقی خطاب به اداره‌‌ی پلیس می‏گوید: کمک، کمک، کمک کنید...
... ساعت 40 : 10
منبع خبر: سرگرد صادقی

شرح خبر: سربازها عقب‏نشینی کردند، پاسبان‏ها به تبعیت از آنها عقب‏نشینی می‏نمایند. قبل از ورود سربازها روحیه‌ی مأمورین پلیس بهتر بود. کمک کنید، کمک. حمله خیلی شدید است مأمورین عقب‏نشینی می‏کنند...
... ساعت 45 : 10
منبع خبر: در بی‏سیم

شرح خبر: حمله خیلی شدید است. مأمورین به سرعت عقب‏نشینی می‏کنند. اوضاع خیلی وخیم است. جلو رادیو خیلی شلوغ است. دستور تیراندازی داده شد...
... ساعت 11 : 10
منبع خبر:...

شرح خبر: به وزارت صنایع و معادن حمله شد. وزیر وزارت صنایع و معادن تمنای کمک می‏نماید.
... تاریخ و ساعت ابلاغ دستور 15/11 روز 15/3/42
صادر کننده‌ی دستور: سرگرد سجادی از ستاد پلیس تهران

در این ساعت (50 : 11) سعدی شمالی و جنوبی به وسیله‌ی سربازان اشغال و مغازه‏ها عموماً بسته‏اند. در خیابان سعدی و اسلامبول مأمورین انتظامی بدون توجه به نوع اجتماع و یا رهگذران، بدون جهت راه را بر عابرین سد کرده و عده‏ای زن و بچه و کاسب را که به طرف منازل خود می‏روند مضروب می‏نمایند؛[12] در نتیجه جمعیت رو به تزاید است و عده‏ای زن و بچه مصدوم شده‏اند... در دانشگاه ساعت 55 : 11 جلوی هنرهای زیبا عده‏ای در حدود یکصد نفر از دانشجویان اجتماع کرده‏اند... و ضمناً تابلوی بزرگی که بر روی آن نوشته شده است: «خمینی را دیشب گرفته‏اند» جلوی درب دانشگاه نصب شده است...

یک کامیون افراد نظامی در چهارراه مخبرالدوله و خیابان اسلامبول و نادری مستقر شده‏اند...
یک دسته‌ی 150 نفری از دانشجویان دانشگاه، به حالت اجتماع مشغول دور زدن در داخل خیابان‌های دانشگاه هستند و سعی دارند عده‌ی بیشتری را به دور خود جمع نموده و سپس به طرف بازار حرکت کنند...
در ساعت 45 : 11 عده‏ای در حدود چهارصد نفر از کارگران معادن اطراف کارخانه‌ی سیمان، دست از کار کشیده و آماده‌ی حرکت و تظاهر هستند و مأمور گزارش می‏دهد که این عده آماده‌ی حمله به طرف کارخانه و اطراف آن می‏باشند...
عده‏ای قریب پانصد نفر از طرف بازار به طرف میدان اعدام و میدان شاهپور در حرکت هستند و شعار «مرده باد شاه» می‏دهند و رئیس کلانتری8 با مسلسل دستی به طرف جمعیت تیراندازی می‏کند. عده‌ی زیادی برای اشغال اداره‌ی رادیو در میدان ارک به ساختمان رادیو حمله نمودند و از طرف ژاندارم‏ها به آنها تیراندازی می‏شود.

در میدان گمرک و خیابان گلوبندک عده‏ای در حدود 200 نفر با حمل پرچم ملصق به عکس آیت‏اللّه خمینی و تظاهر به نفع وی در حرکت هستند و عده‌ی آنها مرتب افزایش می‏یابد. دکاکین مشغول بستن می‏باشند و یک جنازه نیز روی دست دارند.
دسته‏ای مجهز با چوب و چاقو به تعداد یک هزار نفر، پس از آنکه نظم توپخانه را به هم زده و با تیراندازی پلیس مواجه شدند، در حالی که پارچه‌ی آغشته به خونی را در پیشاپیش خود حرکت می‏دهند وارد لاله‏زار گردیده، برای این عده از طبقات فوقانی ساختمان‏های لاله‏زار چوب و تخته ریخته می‏شود. در اینجا از قوای پلیس خبری نیست.

یک عده‌ی 500 نفری در حالی که جنازه‏ای را به دوش دارند و لباس‏های آنان خونی و چوب‌هایی در دست آنها دیده می‏شود، از سمت بازارچه قنات به سمت میدان اعدام و بازار در حرکتند...

... در این ساعت (05 : 12) تظاهرات کنندگان، اداره‌ی تسلیحات ارتش واقع در جنب راهنمایی را آتش زدند. سطح آتش و دود محوطه‌ی میدان سپه را پوشانیده است...
... تاریخ و ساعت وصول خبر: روز 15/3/42 ـ ساعت 15 : 12
وسیله‌ی بی‏سیم ارتش اطلاع داده شد که سالن محمدرضا پهلوی را هم آتش زده‏اند.

... تاریخ و ساعت وصول خبر: روز 15/3/42 ـ ساعت 35 : 1
دانشجویان دانشکده‌ی کشاورزی داخل دانشکده اجتماع کرده و شعار «توهین به خمینی توهین به ملت است» می‏دهند...
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 5 : 16 روز 15/3/42
منبع خبر: تهران جنوبی کلانتری 18
شرح خبر: عده‏ای حدود دو تا سه هزار نفر به کارخانه‌ی پپسی کولا حمله، شیشه‏ها را شکسته، چند تلویزیون برده‏اند. تا این ساعت کمکی نرسیده است. خود کلانتری نیز احتیاج به کمک دارد. وضع خیابان‌های بخش غیرعادی است.

در این ساعت (20 : 16) اول خیابان ارامنه بین مأمورین انتظامی و تظاهرات کنندگان تصادم و دو نفر پسر بچه مورد اصابت گلوله واقع، که با تاکسی آنها را بردند.
در این ساعت (شانزده) عده‏ای قریب یک هزار نفر از کسبه‌ی خیابان آذربایجان و کارون و قصرالدشت پس از خراب کردن کارخانه‌ی پپسی‏کولا، چوب به دست به طرف قصرالدشت جنوبی حرکت و شعار می‏دهند: «مرگ بر شاه و زنده باد خمینی»
حمله‏کنندگان به کارخانه‌ی پپسی‏کولا و ضمایم آن در قسمت مونتاژ تلویزیون‏های آرـ سی ‌ـ آ خساراتی وارد و چند دستگاه تلویزیون به غارت برده‏اند...
... ساعت 15 : 17

در این ساعت جمعی در حدود سی ـ چهل نفر از دانشجویان دانشگاه ضمن تظاهراتی اقدام به قطع تلفن‏های دانشگاه نموده و آنها شعاری به این مضمون می‏دهند:
«تا عزل شاه خائن نهضت ادامه دارد».
تعدادی از مهاجمین به اداره‌ی مجله‌ی تهران مصور حمله نموده و تعدادی از در و پنجره‌ی آن را شکسته ولی کارگران چاپخانه‌ی این مجله و کارکنان آن به مقابل مهاجمین آمده و با نصایح، آنها را از ادامه‌ی خرابکاری باز داشتند...
... ساعت 20 : 17

در این ساعت یک دسته از سربازان در حدود قنات‏آباد تا میدان خیام اقدام به تفرقه جمعیتی که در این حدود آماده‌ی تظاهرات و خرابکاری بودند نموده، در نتیجه‌ی تیراندازی یک بچه 4 ساله و یک بچه 8 ساله کشته شده و مردم برای اطلاع از وضع کشته‏شدگان هر لحظه از منازل خارج ولی سربازان به شدت دفاع و حمله می‏کنند. همچنین در این نقطه یک جوان دیگر کشته شده است.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 15/3/42 ـ 15 : 17
منبع خبر: سرهنگ احترامی

شرح خبر: در حین مانور در خیابان شاه‏رضا جلو دانشگاه چند نفر مقتول و مصدوم شدند. مجروحین و مصدومین در خیابان افتاده‏اند.
... تاریخ و ساعت وصول خبر: 30 : 17 روز 15/3/42

منبع خبر: سرکار سرگرد غرائی، کلانتر بخش 14 شرح خبر: طبق اطلاع واصله تعدادی در حدود هشت هزار نفر از تظاهرات کنندگان در حالی که چراغ و پرچم در دست دارند به طرف میدان ژاله در حرکت هستند و مأمورین کلانتری در حدود 15 نفر پاسبان و یک کامیون سرباز در محل مستقر می‏باشند. تقاضای کمک فوری دارند.
... ساعت 55 : 17

در این ساعت مأمورین نظامی به عده‏ای از تظاهرات کنندگان در خیابان ناصرخسرو مقابل عمارت تلگراف تهران اقدام به تیراندازی نموده، در نتیجه دو نفر به قتل رسیدند.
ساعت 15 عده‏ای از خرابکاران در خیابان شاپور، اول ارامنه اقدام به تظاهرات نموده که قوای انتظامی مجبور به تیراندازی شد و در نتیجه دو کودک 11 و 9 ساله کشته شد و یکی از تظاهرات کنندگان با خون کشته‏شدگان در کنار مغازه‌ی خرازی ‏فروشی طاهری که در محل حادثه می‏باشد نوشت: این خون دو کودک است. از ظهر تا ساعت 15 مجموعاً سه نفر در این قسمت کشته شده‏اند.
ساعت 18 در میدان سپه 4 عدد تانک و تعدادی جیپ حامل بی‏سیم مستقر و فعلاً در نواحی میدان سپه آرامش برقرار است.
ساعت 18 در حوالی پارک شهر مخصوصاً قسمت شرقی و نزدیک روزنامه‌ی اطلاعات مجموعاً عده‏ای در حدود دو هزار نفر به صورت دستجات پراکنده دیده می‏شوند، ولی از این عده تظاهرات و خودنمایی به چشم نمی‏خورد.
تاریخ: 15/3/42
ساعت: 50: 18
گوینده: معمار
گیرنده: نادری
وسیله ارتباط: تلفن
موضوع: تظاهرات
در خیابان سیروس دو نفر مجروح شدند...
در خیابان ری ازدحام است و صدای تیراندازی به گوش می‏رسد.
طبق اطلاع خیابان شهباز و خیابان ژاله هنوز شلوغ است تیراندازی شد، عده‏ای مجروح شدند. تلفن‏ها از بهارستان به پایین قطع شده است...
ضمناً در خیابان شهباز که تظاهرات کنندگان با مأمورین انتظامی در زد و خورد بودند حدود 14 نفر زخمی مشاهده شده است...
... تاریخ: 15/3/42
ساعت: 20 : 19
گوینده: مأمورین ویژه
گیرنده: بخش 312
وسیله ارتباط: تلفن
موضوع: تظاهرات تهران
نیم ساعت قبل در اثر اجتماع عده‏ای خرابکاران در خیابان شهباز بین ایستگاه ناصری و دروازه دولاب، مأمورین انتظامی اقدام به تیراندازی و ممانعت از اعمال خرابکارانه آنها نمودند... فعلاً آرامش در آن حدود برقرار ولی دستجات پراکنده در سرکوچه‏های ممتد به این حدود دیده می‏شوند و تعداد مجموع آنها به 600 نفر می‏رسد....
گزارشات مذکور نشان می‌دهد که علی­رغم دستگیری امام و قطع رابطه‌ی او با مردم، چگونه سامان اجتماعی جنبش به شکل خودجوش، هدایت نهضت را به عهده می­گیرد و مانند یک روح واحد همه‌ی خواسته­های دسته‌ها را به سمت مشخص رهبری می‌کند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ