سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخشندگی، دوستی را نصیب [انسان [می کند و اخلاق را زینت می بخشد . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 04 اردیبهشت 14 , ساعت 1:4 عصر
وقتی سیادت دریایی ایران در خلیج فارس تثبیت شد - کراپ‌شده

در بهمن ماه 1364 نیروهای سپاه، بسیج و ارتش طی 78 روز توانستند با غافلگیری نیروهای عراقی از اروندرود عبور کنند و شبه‌جزیره‌ی فاو در جنوب عراق را به اشغال خود درآورند...

به گزارش مشرق، کتاب «جنگ نفت‌کش‌ها؛ روایتی متفاوت و مستند از جنگ ایران و عراق (1988 - 1980)» تالیف سرتیپ خلبان نیک‌بخش حبیبی و بهمن اسماعیلی است که در دو جلد در انتشارات سرو به چاپ رسیده است. در این گزارش بخش‌هایی از جلد نخست این کتاب را مرور کردیم.

در 31 شهریور 1359 عراق عملیات گسترده‌ای را علیه سرزمین ایران آغاز کرد. در روزهای ابتدایی جنگ، عراق بخش‌هایی از خاک ایران از جمله اروندرود را اشغال و وارد خرمشهر و آبادان شد. نبردهای شدید خیابانی در خرمشهر یک ماه به طول انجامید، اما در آبادان، نیروهای ایرانی با پشتیبانی نیروی دریایی و کماندوهای دریایی توانستند کنترل بخشی از شهر را به دست آورده و یک سال بعد آن را آزاد کنند. ناکامی‌های عراق در جبهه‌های زمینی باعث شد جنگ را به دریا بکشانَد و همان‌طور که خوب می‌دانست ایران برای ادامه‌ی جنگ به شدت به صادرات و درآمدهای نفتی متکی است، تلاش گسترده‌ای را صورت داد با حمله به سکوهای نفتی، پایانه‌های نفتی و نفتکش‌ها ایران را از این منبع درآمد غنی محروم کند و صادرات نفتی ایران را نیز قطع کند. عراق دچار این توهم شده بود که با وارد کردن آسیب به نفتکش‌ها و زیرساخت‌های اقتصادی کشور می‌تواند ایران را وادار به تسلیم کند و جای قدرت دریایی ایران را بگیرد.

با این‌که حمله به تأسیسات نفتی و نابودی اسکله‌های جزیره خارک از ابتدا جزء اهداف مهم حزب بعث عراق بود، ولی حملات جدی به این جزیره از تابستان سال 1361 آغاز شد. هر چه از این زمان می‌گذشت شدت و حجم بمباران‌ها و موشک‌باران‌ها در این منطقه افزوده می‌شد. از اوایل پاییز سال 1364 حملات عراق به کشتی‌های نفتی شدت بیشتری گرفت و حزب بعث عراق تصمیم جدی گرفته بود با حملات متمرکز هوایی و موشکی به تأسیسات نفتی و بنادر جزیره‌ی خارک اسکله‌های صادرات نفت این جزیره را برای ایران غیرقابل استفاده کند. حملات هوایی به این جزیره آن‌قدر ادامه یافت که برخی از کشتی‌های خریدار نفت ایران از آمدن به جزیره‌ی خارک خودداری می‌کردند. ایران به ناچار پایانه‌های شناوری را در خارج از منطقه‌ی جنگی ایجاد کرد و کشتی‌های ایرانی نفت صادراتی را از جزیره خارک به این پایانه‌ها می‌فرستاد و نفتکش‌های خارجی از آن‌جا نفت ایران را بارگیری می‌کردند. ایران برای مقابله با این چالش مجبور شد 22 فروند نفتکش بخرد و ظرفیت ناوگان نفتکش‌های ایرانی را از یک میلیون تن به شش میلیون تن افزایش دهد. ایران تا انتهای جنگ مجموعاً 70 نفتکش را خرید یا اجاره کرد. 70 درصد از این کشتی‌های اجاره شده از کشور یونان بودند.

حملاتی که توسط موشک‌های حزب بعث عراق انجام می‌شد آسیب‌های زیادی به نفتکش‌های ایرانی وارد می‌کرد اما بیشتر آن‌ها قابل تعمیر بودند. ایران حدود 60 نفتکش را که مورد حملات موشکی قرار گرفته بودند برای تعمیر به خارج از کشور و از جمله به سنگاپور و دبی اعزام کرد. بحرین و امارات در تعمیر کشتی‌ها همکاری چندانی با ایران نکردند و 80 درصد از تعمیرات کشتی‌های ایرانی در سنگاپور انجام می‌شد؛ اما کشتی‌هایی که بمباران می‌شدند دیگر قابل بازسازی نبودند، نفتکش‌های آذرباد، سوسنگرد و بارسلونا از جمله این کشتی‌ها بودند که طی بمباران ارتش عراق کاملاً منهدم شدند و تعدادی از خدمه آن کشته شدند.

نبردی نابرابر

در 16 مرداد سال 1363 حزب بعث، بار دیگر به جزیره خارک حمله کرد این درحالی بود که طی 35 روز 11 بار به جزیره خارک حمله‌های ممتد و پیاپی کرده بود. اگرچه برخی از این بمباران‌ها مؤثر نبود اما آسیب رسیدن به اسکله‌های تی و آذرپاد که نفتکش‌های عظیم 250 هزار تنی در آن‌ها پهلو می‌گرفت مشکلاتی جدی را برای ایران به وجود آورده بود. با این‌که بلافاصله بعد از هر بمباران و حمله‌ای به سرعت خرابی‌ها را تعمیر می‌کردند اما در نهایت این حملات باعث شد علاوه بر کاهش صادرات و افزایش هزینه‌های تولید نفت، به دلیل ناامنی‌هایی که در خلیج فارس به وجود آمده بود ایران ناچار شود در قیمت فروش نفت خود تخفیف‌هایی را برای خریداران در نظر بگیرد.

در پی بهبود روابط آمریکا با عراق در سال 1363، کشور آمریکا 19 فروند هواپیمای میراژ اف1 فرانسه به ارتش عراق واگذار کرد که در افزایش توان و قدرت نیروی هوایی ارتش بعثی برای حمله به اهداف مهم نفتی و خطوط حمل و نقل دریایی ایران تأثیر بسزایی داشت. درواقع فرانسه قدرت جنگ دریایی حزب بعث را به صورت کاملاً آشکاری متحول کرد و با ورود هواپیماها، بمب‌ها و موشک‌های فرانسوی قدرت و دقت حملات هوایی و دریایی بعث عراق برای حمله به کشتی‌ها به شدت توسعه پیدا کرد.

هر نوع توسعه جنگ در خلیج فارس و حمله به نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی بیشتر به ضرر ایران تمام می‌شد، چراکه عراق در این مدت عمده نفت خود را از طریق خطوط لوله به ترکیه، عربستان و نیز از طریق اردن با کمک تریلرهای نفتکش صادر می‌کرد و نیاز کمتری به صادرات نفت از خلیج فارس داشت. بنابراین تشدید جنگ در خلیج فارس به آن کشور آسیب چندانی نمی‌رساند. بر همین اساس عراق حملات بیشتر و گسترده‌تری را به کشتی‌ها و نفتکش‌ها در سال 1365 آغاز کرد.

تثبیت سیادت دریایی ایران در خلیج فارس

پایان سکوت
با اوج‌گیری حملات عراق در خلیج فارس طبیعی بود که ایران نتواند در برابر بمباران نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی خود بی‌تفاوت بماند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران برای کاهش خسارات نفتکش‌ها اقدام به پدافند کرد و همچنین برای بازدارندگی در جنگ نفتکش‌ها دست به اقدامات آفندی زد. به علاوه به منظور حمایت از نفتکش‌ها قراردادهایی را با برخی شرکت‌های نجات کشتی منعقد کرد تا در صورت آسیب دیدن، بلافاصله آن‌ها به عملیات نجات بپردازند. همچنین با خرید و اجاره کشتی‌های بیشتر ظرفیت ناوگان ایران را افزایش و توسعه داد و برنامه‌ای آماده کرد که در صورت آسیب و خرابی کشتی‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن به کارخانه‌های تعمیرات کشتی در نقاط مختلف جهان اعزام شود و خیلی زود تعمیر شده و به ناوگان دریایی ایران بازگردند. از طرفی محل پایانه‌های صدور نفت را از جزیره خارک به جزیره سیری و سپس به اطراف جزیره لارک در تنگه‌ی هرمز تغییر داد. همچنین یک پایگاه موشکی هاوک در جزیره خارک مستقر و سیستم‌های توپخانه پدافند هوایی اورلیکن را در جزایر نفتی و بر روی کشتی‌ها در اطراف اسکله‌های نفتی تی و آذرپاد فعال کرد. با این‌که این تهدید هیچگاه عملی نشد اما ایران از نظر سیاسی اعلام کرد که اگر عراق خلیج فارس را ناامن کند این منطقه برای دیگر کشورها نیز امن نخواهد بود و اگر صادرات نفت ایران قطع شود تنگه هرمز کاملاً به روی صادرات نفت بسته خواهد شد.

در نهایت با توسعه حملات عراق به جزیره خارک و به چاه‌های نفتی و به کشتی‌ها، ایران مجبور شد با کمک نیروی دریایی سپاه عملیات مقابله به مثل را علیه اقدامات عراق آغاز کند. نیروی دریایی سپاه به منظور مقابله با اقدامات حزب بعث عراق به صورت رسمی در 26 شهریور 1363 در خلیج فارس تأسیس شد. اعضای آن هم جوانانی مؤمن و باانگیزه از افراد ساکن در شهرها و روستاهای ساحلی و نیز استان‌های نزدیک به دریا بودند. نیروی دریایی سپاه قایق‌های تندرو را به کار گرفت و موشک‌های ساحل به دریا و نیز توانایی جنگ مین را در سازمان خود توسعه داد و به صورت جدی از اوایل سال 1365 عملیات مقابله به مثل در خلیج فارس را آغاز کرد.

نیروی دریایی سپاه مناطق جغرافیایی مناسبی را در خلیج فارس برای اجرای عملیات مقابله به مثل انتخاب می‌کرد و کمینگاه‌هایی را برای وارد کردن ضربه‌های مؤثر برمی‌گزید. تکیه این نیرو بر شناورهای سبک پرسرعت بود و با بررسی شرایط آب و هوایی حملات تلافی‌جویانه‌یخود را به شیوه جنگ و گریز به ثمر می‌رساند. با وارد شدن واحدهای عملیاتی نیروی دریایی سپاه به نقاط مختلف خلیج فارس ظرفیت ایران برای واکنش در برابر حملات عراق به نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی به طور فراوانی افزایش یافت. با اقدامات مقابله به مثل نیروی دریایی سپاه ظرف مدت اندکی در بهار سال 1366 حدود 12 نفتکش و کشتی تجاری مربوط به کشورهای حامی صدام در مقابله با حمله هواپیماهای بعثی به نفتکش‌های عازم بندرهای ایران مورد تهاجم قرار گرفت.

غافلگیر شدن بعثی‌ها در فاو

سپاه پاسداران به منظور خروج از بن‌بست نظامی پدید آمده در جبهه‌ها و ایجاد تحول در وضعیت جنگ طرح کلی یک عملیات بزرگ را ارائه داد؛ عملیات آبی-خاکی والفجر 8 یا نبرد اول فاو. در این عملیات که مشترکاً توسط نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی با پشتیبانی نیروی هوایی انجام شد توانستند با هدف قرار دادن و انهدام دو سکوی عظیم نفتی البکر و الامیه، صادرات نفت عراق از طریق دریا را به طور قابل‌توجهی مختل کنند.

این عملیات در بهمن ماه 1364 انجام شد، نیروهای سپاه، بسیج و ارتش طی 78 روز توانستند با غافلگیری نیروهای عراقی از اروندرود عبور کنند و شبه‌جزیره‌ی فاو در جنوب عراق را به اشغال خود درآورند. این اقدام هم به ضرر عراق و هم به نفع صادرات و واردات ایران بود، چراکه توانست سیادت دریایی ایران را در خلیج فارس تثبیت کند. نیروی دریایی ایران همچنین وظایفی نظیر اسکورت کاروان‌های نفتی و تجاری، و بازرسی از کشتی‌های مشکوک به حمل کالا برای عراق را بر عهده داشت که نشان از قدرت و حضور ایران در آب‌های خلیج فارس بود. تشکیل نیروی سپاه پاسداران در شهریور 1364، نقش مهمی در بازسازی و تقویت توان دریایی ایران در طول جنگ داشت.

پای دیگر کشورها به میدان کشیده شد

در نگاهی کلی بازیگران اصلی جنگ نفتکش‌ها را می‌توان به دو گروه بازیگران کنشگر و بازیگران واکنشگر تقسیم‌بندی کرد. بازیگران کنشگر آن دسته از بازیگرانی هستند که در به وجود آمدن پدیده جنگ نفتکش‌ها تأثیر و دخالت مستقیم داشته و به طور فعال و به شکل کنشی تا پایان این نبرد در صحنه حاضر بوده‌اند. بازیگران واکنشگر به گروهی اطلاق می‌شود که به میل و اراده خود وارد این صحنه نشده و رفتارشان در برابر اتفاقات جنگ نفتکش‌ها به صورت واکنشی بوده است. از بین بازیگرانی که در به وجود آمدن پدیده جنگ نفتکش‌ها نقش داشتند چهار جریان اصلی حضور داشتند که عبارت‌اند از: عراق و نیروهای مسلح آنکه مهم‌ترین نقش را در جنگ نفتکش‌ها ایفا کردند، ایران و نیروهای مسلح آن به عنوان طرف مقابل این جنگ، کشورهای فرامنطقه‌ای از جمله آمریکا، شوروی، فرانسه و در آخر کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس. همچنین از بازیگران واکنشگر که غیرارادی وارد این مهلکه شدند می‌توان به شرکت‌های حمل و نقل دریایی فعال در این منطقه نظیر شرکت ملی نفتکش از ایران و شرکت‌های بیمه نظیر بیمه‌ی لویدز اشاره کرد.

جنگ نفتکش‌ها، نبردی فراتر از مرزهای ایران و عراق بود که با تغییر استراتژی عراق و دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، ابعاد پیچیده‌ای یافت. حزب بعث عراق پس از ناکامی در جبهه‌های زمینی، با تکیه بر نیروی هوایی خود، جنگ را به خلیج فارس کشاند تا با ناامن کردن منطقه، صادرات نفت ایران را مختل کند. این اقدام با حمایت خارجی تقویت شد و عراق توانست با دریافت هواپیماهای پیشرفته، حملات خود را افزایش دهد.

در مقابل، نیروی هوایی ایران با وجود تحریم‌ها، نقش حیاتی در اسکورت کشتی‌ها، شناسایی و پاسخ به حملات عراق، و حفاظت از بنادر و جزایر نفتی ایفا کرد. عملیات مروارید، نمونه‌ای از تلاش‌های موفق نیروی هوایی و دریایی ایران در سرکوب نیروی دریایی عراق و قطع صادرات نفت این کشور بود.

اما این نبرد تنها به ایران و عراق محدود نشد. قدرت‌های فرامنطقه‌ای با تحریم ایران و تجهیز عراق، موازنه‌ی قدرت را به نفع عراق تغییر دادند. سکوت مجامع بین‌المللی در قبال جنایات عراق و حضور مستقیم ناوگان آمریکا در خلیج فارس، از جمله عواملی بود که چالش‌های ایران را در حفظ منافع خود دوچندان کرد. کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس نیز با حمایت مالی، اطلاعاتی و سیاسی از عراق و در اختیار قرار دادن پایگاه‌های خود، به تضعیف موقعیت ایران در منطقه کمک کردند. این حمایت‌ها نقش بسزایی در تشدید حملات عراق و افزایش خسارات جنگ نفتکش‌ها داشت. به این ترتیب، جنگ نفتکش‌ها صحنه‌ای از تقابل منطقه‌ای و بین‌المللی شد که در آن، منافع، استراتژی‌ها و رقابت‌های گوناگون در هم تنیده شده بودند.

منبع:
جلد اول کتاب جنگ نفتکش‌ها / مؤلفان سرتیپ خلبان دکتر نیک‌بخش حبیبی و بهمن اسماعیلی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ