سلامداستان خيلي خوبي بود،ولي به نظرم اين شانس نيست،به تعبير شخصي بنده اينه که توي اين داستان اون بزرگي يک انسان ساده را نشان ميدهد. انسان هايي که به خدا نزديک هستند بدون هيچ توقعي کاري را انجام ميدهند که خداوند هم رحمتش را به آنها عنايت ميکند.در واقع آن پادشاه وسيله اي براي خلق روستايي بود.
يا علي
سلام
منم از اين تخته سنگا و کيسه هاي طلا!
سلام خوبي دوست عزيز؟؟؟
وبلاگ خيليييي خوبي داري
پيش منم بيا
شاد باشي
سلام ،خيلي آموزنده بود
خداوند هم با ما اينطور برخورد ميکنه ،اگه توي امتحانات الهي موفق بشيم خدا هم درجات معنوي ما رو بالا ميبره
موفق باشيد
وبلاگتون خيلي قشنگه
پيش منم بياين
خويحال ميشم
باسلام بحضور دوست خوبم
ره، خرابات است و درد سالخورده، پير ما
چيست ياران طريقت بعد ازين تدبير ما
مرسي از آپ قشنگت