سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در تنگنا و سختی، دوستیِ درست، آشکارمی شود . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 92 مرداد 26 , ساعت 12:0 عصر

با سلام

اخباری غیبی از نهج البلاغه
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: پیامبر(ص) با آن همه فضائلى که براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اینکه مردم او را معبود خود بشمارند.
 

جام دینی: ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: پیامبر(ص) با آن همه فضائلى که براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اینکه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانکه به او فرمود: «سوگند به آنکه جانم در اختیار اوست اگر نه این بود که مى‏ ترسم جمعى‏ از امت درباره تو همان بگویند که نصارى درباره مسیح گفتند، سخنى درباره‏ ات‏ مى‏ گفتم که از مقابل هیچ گروه از مردم نگذرى مگر اینکه خاک از زیر پاهایت‏ براى تبرک بردارند.»

 

هنگامى که امام علی(ع) تصمیم گرفت‏ با خوارج نبرد کند، به آن حضرت گفته شد: آنها از پل نهروان گذشته اند، امام(ع) چنین فرمود: «قتلگاهشان کنار نهر است‏»! قتلگاه آنان، این سو، در کنار نهر است! به خدا سوگند از آنها حتى ده نفر باقى نخواهد ماند و از شما ده نفر کشته نخواهد شد!. و قال(ع) لمّا عزم على حرب الخوارج و قیل له: إن القوم قد عبروا جسر النهروان. مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ، وَاللهِ لاَ یُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ، وَلاَ یَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَةٌ. مقصود از «نطفه‏» آب نهر است و این فصیح‌ترین کنایه در مورد آب است؛ گر چه آب‏ زیاد و فراوان هم باشد، در گذشته نیز که شبیه این سخن گذشت اشاره به چگونگى این کنایه‏ نمودیم.(در خطبه 48)

 

ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى‏ نویسد: این از اخبارى است که به حد تواتر رسیده و در میان مردم مشهور است این‏ از معجزات و اخبار غیبى امام(ع) مى‏ باشد. مانند این خبر هیچ احتمال اشتباه‏ اندازى در آن وجود ندارد نه نسبت‏ به‏ اصحاب خود و نه نسبت‏ به خوارج و این خبر بدون کم و کاست‏ به وقوع‏ پیوست. مسلما این امرى است‏ خدائى که امام(ع) از ناحیه پیامبر(ص) دریافت‏ داشته است، چه اینکه نیروى بشرى از درک چنین مطلبى عاجز است: سپس اضافه مى‏ کند، اخبار غیبى امام(ع) آنقدر زیاد است که عده‏ اى‏ درباره‏ اش غلو کردند و پیامبر(ص) با آن همه فضائلى که براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اینکه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانکه به او فرمود: «و الذى نفسى بیده لو لا انى اشفق ان یقول طوائف من امتى فیک‏ما قال النصارى فى ابن مریم لقلت الیوم فیک مقالا لا تمر بملاء من الناس‏الا اخذوا التراب من تحت قدمیک للبرکة‏: سوگند به آنکه جانم در اختیار اوست اگر نه این بود که مى‏ ترسم جمعى‏ از امت درباره تو همان بگویند که نصارى درباره مسیح گفتند، سخنى درباره‏ ات‏ مى‏ گفتم که از مقابل هیچ گروه از مردم نگذرى مگر اینکه خاک از زیر پاهایت‏ براى تبرک بردارند»! ولى با این حال عده‏ اى ادعاى الوهیت امام علی(ع) را نمودند و با آنکه امام آنها را کیفر نمود باز هم دست‏ برنداشتند. (شرح ابن ابى الحدید، جلد 5 صفحه‏3-6)

 

در کتاب نهج البلاغه برخى اخبار غیبى از آن حضرت روایت شده که در ادامه از نظر شما می گذرد.

 

1- شهر بصره غرق مى ‏شود

پس از اینکه جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد. على(ع) خطبه‏ اى ایراد کرد که بخشى از آن، از خبرهاى غیبى آن حضرت به شمار مى‏ آید. فرمود: وایم الله لتغرقن بلدتکم کانى بمسجد کم کجؤجؤ سفینة...: به خدا سوگند شهر شما غرق مى‏ شود و مسجد شما به سان سینه کشتى (که بدنه آن در آب فرو مى‏ رود و تنها سینه‏ اش روى آب ظاهر است) دیده مى‏ شود خداوند از بالا و پایین به این شهر عذاب خواهد فرستاد. ابن ابى الحدید در شرح این کلام مى‏ نویسد: بصره تاکنون دوبار در آب غرق شده است یک بار در زمان «القادر الله» و بار دیگر در زمان «القائم بامرالله» طغیان آب‏هاى خلیج فارسى این شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور که على(ع) خبر داده بود در میان آب دیده مى‏ شد و در این دو حادثه تمام خانه‏ ها خراب شد و جمیعت زیادى غرق شدند.

 

2- معاویه بر سرزمین عراق مسلط مى‏ گردد

امیر مؤمنان(ع) خبر مى‏ دهد که او پیش از معاویه از دنیا مى‏ رود و معاویه پس از او بر عراق مسلط مى‏ گردد و سپس مى‏ افزاید: «انه سیامرکم بسبى و البرائة منى...: از شما مى‏ خواهد که به من ناسزا گوئید و از من بیزارى جویید...» همانطور که على(ع) خبر داده بود، معاویه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت ناسزا بگویند و از او بیزارى جویند و داستان اسف‏ انگیز ناسزاگویى به على(ع) حتى در خطبه‏ هاى نماز جمعه که از زمان معاویه به دستور او مرسوم شده بود در تواریخ ثبت و ضبط است.

 

3- از آنها 10 نفر جان به سلامت نمى‏ برند و از شما هم 10 نفر کشته نمى‏ شوند

در نبردى که میان امام علی(ع) و خوارج در کنار نهروان رخ داد امام پس از اتمام حجت و بازگشت گروهى از آنان به صفوف امام، رو به یاران خود کرد و فرمود: «مصارعهم دون النطفة والله لایفلت منهم عشرة ولایهلک منکم عشرة: «قتلگاه آنان کنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان 10 نفر جان به سلامت نمى ‏برند و از شما هم 10 تن کشته نمى‏ شود.» ابن ابى الحدید مى‏ گوید: این خبر غیبى یکى از معجزات على(ع) است که نقل آن نزدیک به تواتر رسیده است و در نبردى که میان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند که 9 نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از میان یاران على(ع) فقط هشت تن به شهادت رسیدند.

 

4- مروان بن حکم حکومت بسیار کوتاهى خواهد داشت

مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد کرده و سپس فرمود: «اما ان له امرة کلعقة الکلب انفه و هو ابوالاکبش الاربعة و ستلقى الامة منه و من ولده یوماً احمر: آگاه باشید براى این مروان فرمانروایى کوتاهى است بسان لیسیدن سگ بینى خود را (این تعبیر کنایه از کوتاهى مدت فرمانروائى است) او پدر چهار رئیس است و امت اسلامى از فرمانرواصى او و فرزندانش روز خونینى خواهند دید.» همان طور که آن حضرت خبر داده بود مروان به حکومت رسید اما حکومت او بیش از نه ماه طول نکشید و چهار فرزندش که یکى از آنها عبدالملک و سه تاى دیگر عبارتنداز: عبدالعزیز، بشر و محمد به ریاست رسیدند عبدالملک، خلیفه شد و آن سه والى مصر و عراق و جزیره شدند و امت اسلامى از مروان و فرزندانش روزهاى خونینى دیدند که روشن‏ ترین گواه آن، ظلم و ستم و خونریزى‏ هایى است که به دست حجاج بن یوسف خونخوار که از طرف عبدالملک مروان، والى و استاندار عراق بود انجام شد.

 

5- جوان ثقفى بر شما مسلط مى‏ شود و هستى شما را غارت مى‏ کند

«اما و الله لیسلطن علیکم غلام ثقیف الذیال المیال یا کل خضرتکم و یذیب شحمتکم...: آگاه باشید به خدا سوگند جوانى متکبر و ستمگر از طائفه ثقیف بر شما مسلط مى ‏شود که سبزه شما را مى‏ خورد و پیه شما را آب مى‏ کند کنایه از اینکه به جان و مال شما رحم نمى‏ کند و همه را از آن خود مى‏ داند».این جوان ثقفى همان حجاج بن یوسف ثقفى خونخوار و ستمگر معروف بود که در ایام حکومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانید.

 

6- برنامه مهدى موعود(عج) پیروى از قرآن و هدایت است

«یعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و یعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى: هنگامى که مردم هدایت را پیرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (ع) مى‏ آید و هواهاى نفسانى را مغلوب هدایت مى‏ نماید و نیز هنگامى که مردم قرآن را بر آراء و نظریات و تمایلات شخصى خود تطبیق نمودند آن حضرت آراء و نظریات را تابع قرآن قرار مى‏ دهد برنامه آن حضرت حکومت قرآن و هدایت است.»

 

7- اگر بخواهیم از همه خصوصیات شما خبر دهم مى‏ توانم

«والله لوشئت ان اخبرکل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شأنه لفعلت ولکن اخاف ان تکفروا فى برسول الله صلى الله علیه و آله...: به خدا سوگند اگر بخواهم مى‏ توانم از همه خصوصیات هر کدام شما که از کجا و چگونه و به چه هدف آمدى و چه تصمیم دارید و خصوصیات دیگر خبر دهم. اما مى‏ ترسم درباره من غلو کنید و مرا از رسول خدا(ص) بالاتر بدانید و یا به خدایى من معتقد شوید و این عقیده موجب کفر شما شود.» ابن ابى الحدید در ذیل این کلام، مى‏ نویسد: این گفتار على(ع) مانند گفتار حضرت مسیح(ع) است که مى‏ گفت: از معجزه‏ هاى من این است که «و أُنبتکُم بما تاکلون و ما تدّخَرون فى بیوتکم: شما را از غذایى که در خانه مى‏ خورید و از آنچه ذخیره مى‏ کنید خبر مى‏ دهم.»

 

8- زمانى بیاید که از اسلام فقط نام آن باقى ماند

«یأتى على الناس زمان لایبقى فیهم من القرآن الارسمه و من الاسلام الااسمه مساجدهم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى...: روزگارى بیابد که در میان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت و از اسلام جز نامى باقى نماند، در آن زمان مساجد از حیث بنا و ساختمان معمور و آباد است اما از جهت هدایت و معنویت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اکتفا مى‏ کنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشریفات به خود مى‏ گیرد در صورتی که اسلام و قرآن باید در متن زندگى آنان باشد.»

 

9- خوارج پس از من با خوارى و ذلت زندگى خواهند کرد

«اما انکم ستلقون بعدى ذلا شاملا وسیفاً قاطعاً واثرة یتخذها الظالمون فیکم سنة: آگاه باشید پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده و استبداد روبرو مى‏ گردید اموال و حقوق شما را ستمگران مى ‏گیرند و این کار درباره شما براى همیشه معمول و رسم مى ‏گردد: همان طور که امیرمؤمنان(ع) خبر داد خوارج پیوسته از طرف حکومت‏ ها، مورد تعقیب قرار گرفته اموال آنان پیوسته از طرف ستمگران تصاحب مى ‏شد.»

 

10- از هر چه سؤال کنید خبر مى‏ دهم

«فاسألونى قبل ان تفقدونى، فوالذى نفسى بیده لا تسألونى عن شى‏ء فیما بینکم و بین الساعة... الا انباتکم...: در این خطبه امیرمؤمنان(ع) حدود آگاهى خویش از غیب را بیان مى‏ کند و مى ‏فرماید: «از هر چه که تا قیامت پیش مى ‏آید سؤال کنید جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگى که پیش مى ‏آید و خصوصیات آن، تعداد افرادى که کشته مى ‏شوند یا مى‏ میرند و اینکه در کجا کشته مى ‏شوند و کجا به خاک سپرده مى ‏شوند از همه این‏ها آگاهى دارم.»117

مهر



لیست کل یادداشت های این وبلاگ