سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین ذخیره، دانشی است که بدان عمل شود و احسانی است که بدان منّت ننهند . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 بهمن 30 , ساعت 8:56 صبح

پیامبر و دیگر هیچ!

نمی دانم برای شما پیش آمده که کسی(از همین آدم های معمولی) را تا سرحد عشق دوست داشته باشید و بخواهید با او حرف بزنید(برای خود من هم هنوز به صورت جدی پیش نیامده ، دعا کنید برای همه نویسنده ها ودست اندرکاران عذب نشریه!)و محبت واقعی خودتان را از ته قلب در قالب گفتار به شخصی ابراز کنیدنمی دانم ولی احساس می کنم یکی از زیباترین چیزهایی است که در دنیا پیدا می شود این محبت است و مشتقات آن و ...

یکی از چیزهایی که وقتی قرآن می خوانم برایم جالب و زیباست این نکته است که همه این آیات مخاطب اولیه اش پیامبر اکرم(ص) بوده اند و در واقع خدا که محبوب ازلی و ابدی است با ایشان با آیات قرآن گفتگو کرده است. کمی تفکر راجع به این موضوع واقعا آدم را سرمست و حیران می کند.فکر کن، خدا! خدا با همه صفات جمال و جلالش این همه با یک بشر حرف زده باشد وبه او عنایت کرده باشد(حالا یا با واسطه یا بی واسطه طبق آیه آخر سوره شوری) که شده یک کتاب حدود ششصد صفحه ای که امروز به دست ما رسیده است واقعا چه لذتی می برده اند پیامبر از این گفتگو .خوش به حالشان!


تازه قرآن قسمتی از گفتگوها و عنایات خداوند به پیامبر است که مأمور بودند در قالب وحی به امت برسانند و بگویند.چقدر حرفها و اسرار خصوصی تری بوده که از ناحیه حضرت حق به پیامبر می رسیده و ما از آنها خبر نداریم (یاد داستان آن رندی افتادم که رفت پیش عالمی و گفت من یکی از آن اسرار مگویی را که خداوند شب معراج به پیامبر گفت و به او گفت که اینها را به امت نگو می دانم.آن عالم پرسید کدام سر مگو را می دانی و آن رند پاسخ داد که خدا به پیامبر گفت این پدرسوخته ها را همه شان را می آمرزم ولی بهشان مگو!)

توی همین قرآن هم که به دست ما رسیده بعضی جاها گفتگوهای خداوند با پیامبر آن قدر عاشقانه و محبت آمیز است که واقعا انسان را به وجد می آورد که در زیر به چند مورد از آنها که حداقل برای خودم زیبا بوده آورده ام:

(شایان ذکر است که آیات قرآن در این مورد زیاد است وبیشتر آیات از این حیث قابل بررسی اند مثل آیاتی که خطاب یا أیهاالنبی و یا أیهاالرسول دارند و آیات دیگر)

آیه چهل و هشتم سوره طور: خدا خطاب به پیامبر می فرماید:

واصبر لحکم ربک فانک بأعیننا در راه رساندن حکم پروردگارت صبر کن که تو در نظر مایی.

فإنک بأعیننا چه تعبیر زیبا و لطیفی! تو در برابر چشمان مایی! هوایت را داریم! می بینیمت!

آیه دوم سوره طه:

ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به رنج افتی.

مثل عاشقی که از به رنج افتادن معشوقش در اثر کار زیاد نگران شده ، انگار که خدا نگران پیامبر شده که زیاد به رنج و زحمت افتاده!

آیات سوره ضحی و آیه سوم آن:

ما ودعک ربک و ما قلی. خدا تو را رها نکرده و بر تو خشم نگرفته است

بابا ما با تو قهر نیستیم . ما که ول کن تو نیستیم .از دست تو هم عصبانی نیستیم .فکر کنید خداوند یک همچین مضامینی را با یک بشر می گوید و بعد هم در آیه پنجم بیشتر ناز پیامبر را می کشد:

ولسوف یعطیک ربک فترضی. و بزودی پروردگارت به تو آن قدر عطا می کند که راضی شوی.

این قدر نازت را می کشیم تا راضی شوی! اصلا رضایت تو شرطه !

بحث در این باب طولانی وشیرین است اما به همین چند آیه ختم می کنیم به امید آنکه ما هم توی این عالم با پیروی از روش ومنش پیامبر  به اون معشوق حقیقی برسیم که این طوری هوای ما را داشته باشه و این طوری عاشقانه با ما نجوا کنه!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ